.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

من از خیانت همسرم مطلع هستم، چکار باید بکنم؟

من از خیانت همسرم مطلع هستم، چکار باید بکنم؟

با رفتارش مرا گول زدو به من این طور القا کرد که مرا دوست دارد .
 
من و حامد در حال جشن گرفتن دهمین سال ازدواحمان بودیم که او به من گفت : شخص دیگری را دوست دارد. این مطالب را مهرناز 37 ساله می‌گوید .

او مادر سه پسر هشت ، شش و دو ساله است . من واقعا بعد از شنیدن این صحبت شک زده شدم و از رستوران بیرون آمدم. او چه جوری توانسته بود چشمانش را ببندد و این صحبت‌های را به من انتقال دهد .؟ آیا او تا این حد بیرحم شده است ؟ من این موضوع را از قبل پیش بینی کرده بودم و حدس می‌زدم که در آینده ای نه چندان دور همچین اتفاقی پیش خواهد آمد .
 
حامد زمان‌های زیادی را به بهانه ی کار در اداره یا به بهانه ی این که به باشگاه می‌رود در محیط بیرون می‌گذراند و همیشه دیر وقت به خانه باز می‌گشت . او نه در تربیت بچه‌ها به من کمگ می‌کرد نه در کارهای منزل . همه ی کارهای به دوش من افتاده بود ، او حتی شب‌های آنقدر دیر به خانه باز می‌گشت که بچه‌ها به خواب می‌رفتند و در حسرت دیدن پدرشان اشک می‌ریختند .
 
من برای تمام این جریانات و برای تمام اتفاقاتی که پیش می‌آمد تنها خودم را سرزنش می‌کردم  . من و حامد حتی دیگر رابطه ی زناشویی نیز نداشتیم . به تازگی حامد فقط تلاش می‌کند که وزنش را کاهش دهد و از وزن زیادی که دارد فاصله بگیرد . شاید مشکلات ما تا حدودی به خانواده‌هایمان بر می‌گردد. من و حامد هنگامی که هر دو خیلی جوان بودیم با هم در جریان یک رژیم غذایی آشنا شدیم . در این مرکز و کلینیک افراد به دیگری کمک می‌کنند تا شخص مقابل انگیزه بگیرد و بتواند وزنش را کم کند.در طی این جریانات و ارتباط‌هایی که با همدیگر داشتیم به هم علاقه مند شدیم و زمانی که می‌خواستیم با همدیگه ازدواج کنیم ، من 20 کیلو وزن کرده بودم و حامد 50 کیلو وزن کرده بود . بعد از ازدواج ، ما به ماه عسل رفتیم .
در اولین سالگرد ازدواجمان ، من باردار شدم و اولین پسرمان به دنیا آمد . من به خاطر نگه داری از فرزندمان مجبور شدم از کاری گه داشتم استعفا بدهم . در همان زمان حامد ترفیع شغلی گرفت و مقام بالاتری را نسبت به قبل در شرکتی که در آنجا استخدام بود به دست آورد.
 
در ترفیعی که گرفته بود با دختری به اسم شیده همکار شده بود ، او 28 ساله بود ورزشکار و خیلی جذاب . او بعد از مدتی حامد را با رفتارهایش با خود همراه کرده بود . حامد گاهی در میان صحبت‌هایش می‌گفت : که هر روز ناهار را در شرکت با شیده می‌خورد و یا این که او را به خانه اش می‌رساند اما من هر شب تا دیر وقت بیدار می‌ماندم تا حامد بیاید و شام را با یگدیگر بخوریم اما او هر وقت که می‌رسید می‌گفت گرسنه نیست یا این که شام خورده است و من هم یا شام سرد می‌خوردم یا این که از ناراحتی شام را که درست کرده بودم دور می‌ریختم .
 
حامد همیشه در این فکر بود که می‌تواند با او ازدواج کند به همین دلیل در دهمین سالگرد ازدواجمان به من گفت که شخص دیگری را دوست دارد اما من چون این موضوع را حدس می‌زدم هیچ چیزی در جواب نگفتم و فقط آنجا را ترک کردم .
 
یک روز بدون این که حامد بفهمد نزد شیده رفتم و با او صحبت کردم ، بدون این که هیچ دعوا یا نزاعی بین ما در بگیرد شیده قبول کرد که از زندگی حامد بیرون برود و روابظ‌شان محدود به روابط بین دو همکار باشد و به من قول داد این موضوع بین ما دونفر بماند و او این موضوع را به حامد نگوید . از آن روز به بعد که من پیش شیده رفتم رفتار حامد خیلی بدتر شد ، شب‌های دیگر اصلا به خانه نمی‌آمد من حیلی نگران حامد شده بودم نمی‌دانستم باید چه کاری انجام دهم در عین حال هیچ جیز به حامد نیز نمی‌گفتم .
 
این موضوع به مدت دو هفته ادامه داشت تا بالاخره حامد دست از این رفتارش برداشت و اولین لبخند و محبت را بعد از مدتها به من و فرزندانمان  ابراز داشت . من تا حدودی از خنده ی او ترسیدم آیا همه چیز روبه بهبودی بود ؟ آیا حامد سابق برگشته بود ؟ آیا شیده چیزی به حامد گفته بود ؟ همه ی این آیاها در ذهن من می‌چرخیدند تا بعد از یک هفته متوجه شدم که حامد به حامد که در سابق بود تبدیل شده است .
 
در این مدت به خودم بسیار فکر کردم چرا حامد ، شیده را جایگزین من کرده بود به همان‌اندازه که شیده زیبا بود من هم زیبا بودم این رفتار حامد چه دلیلی می‌توانست داشته باشد ؟ در بررسی‌ها و تعمقات بسیاری که داشتم به این موضوع پی بردم من به دلیل این که بعد از سه زایمان چاق شده بودم دیگر جذابیت سابق را برای حامد نداشتم به همین دلیل دوباره رژیم‌های غذایی ام را آغاز کردم .
 
 مشاور:
اکنون آیا ببینیم دلایلی که مهرناز به آنها فکر می‌کرد و فکر می‌کرد همسرش به خاطر چاقی بیش از حد او است که رهایش کرده و به دنبال زن دیگری رفته است آیا درست می‌باشد یا اینکه دلیل دیگری دارد ؟  اکنون به صحبت‌های حامد گوش می‌دهیم 
 

حامد 37 ساله میگوید :
من می‌توانم این موضوع و رابطه ای که با شیده را داشتم در خفا نگه دارم و توضیحانی راجع به جزئیات آن ندهم اما ترجیح می‌دهم که این مساله برای مهرناز روشن شود به همین دلیل این موضوع را شر ح می‌دهم .
 
من مهرناز و فرزندانم را دوست داشتم اما به دلایلی که شرح خواهم داد بعد از مدتی دل بسته ی شیده شدم . من و مهرناز نیز مانند تمام زن و شوهرها وقتی را برای صحبت کردن با دیگری اختصاص می‌دادیم اما همیشه وقتی که من با مهرناز حرف می‌زدم او در تمامی صحبت‌های من می‌پرید و مدام می‌پرسید چرا ؟ چطور؟
 
یا با سئوال‌هایی که می‌پرسید مرا ناراحت می‌کرد من هیچ گاه نتوانستم با همسرم درد و دل کنم . مهرناز همسر فوق العاده ای است اما من به عنوان یک مرد نتوانستم به این کار او عادت کنم . به همین دلیل هنکامی که من ترفیع گرفتم و در محل کار جدیدم با شیده که همکارم بود آشنا شدم . رفتارهای او مورد پسندم واقع شد و به همین دلیل از شیده خواستم که با یکدیکر ازدواح کنیم و شیده برای این که تصمیم نهایی اش را بگیرد مدتی زمان خواست و بعد از مدتی به من پاسخ داد : که حامد من و تو برای دیگری ساخته نشده ایم من و تو تنها می‌توانیم همکار دیگری باشیم نه این که همسر دیگری .
 
من از این موضوع خیلی نارحت شدم زیرا فکر می‌کردم که جواب شیده به این پیشنهاد من به طور حتم مثبت است تا بعد از مدت‌ها ناراحت بودم اما بعد از گذشت مدتی با این موضوع کنار آمدم و شیده را تنها به عنوان یک همکار در کنار خود قبول کردم نه این که او نقش خاصی را در زندگی شخصی من داشته باشد .
 
شاید یکی از دلایلی که من عاشق شیده شدم این موضوع بود که مهرناز مطرح کرد ، یعنی مساله چاق بودن بیش از حد مهرناز اما موضوع اصلی این نبود ، من مرد فعالی هستم و دوست داشتم با مهرناز با هم به ورزش برویم و در فعالیت‌های بیرون با هم شرکت کنیم اما مهرناز همیشه تکالیف و نگه داری بچه‌ها را بهانه می‌گرد و می‌گفت که نمی‌تواند با من به پیاده روی بیاید .
 
به همین دلیل من هنگامی که شخصی را پیدا کردم که او نیز مثل من فعال است خیلی خوشخال شدم و به همین دلیل با شیده به باشگاه می‌رفتم یا پیاده روی و … . شاید من باید بیشتر به مهرناز اصرار می‌کردم یا نمی‌دانم چه مشکلی باعث شد که رابطه ی من ومهرناز تا مرز جدایی برود .
 
مهرناز و حامد نزد یک مشاور خانواده می‌روند و این مشاور خانواده در رابطه با مشکل این زوج توضیح می‌دهد : مشاور سخنانش را با طرح این موضوع شروع می‌کند : زنان بسیار سریع متوجه می‌شوند که آیا در زندگی مردشان شخص دیگری وارد شده است یا نه ؟!  قوه ی زنان در رابطه با این موضوع بسیار زیاد است . همان طور که مهرنازتوضیح داد ، او بسیار سریع متوجه این موضوع شده است و خود را برای مقابله با این موضوع آماده کرده بود .
 
مهرناز نباید تا این حد خود را مشغول فرزندانش می‌کرد که از همسرش غافل شود ، او ختی از خودش نیز غافل شده بود ، او متوجه نشده بود که تناسب‌اندامش تا چه حد به هم ریخته است و تا چه حد چاق شده است و موضوع مهم دیگر او تا آن حد خود را به بچه‌ها سرگرم کرده بود که دیگر محبت سابق را به حامد نداشته است و این موضوع کاملا طبیعی می‌باشد که حامد نیز به دلیل اینکه محبتی را در خانواده اش نمی‌یافت شب‌ها دیر به خانه می‌آمده یا این که این محبت را در بیرون از خانه جست و جو میکرده است و به دنبال شخصی بوده است که جایگزین مهرناز شود .
 
حامد نیز به این دلی اشتباه داشته است که عقاید خود را به همسرش انتقال نداده است و اکر او قبول نمی‌کرد در وحله ی بعد به دنبال شخص دیگری برود ، این حق مهرناز بود که بداند به چه دلیل حامد از او سرد شده است .
 
در این مدت نحوه ی صحبت این دو زوج نیز با دیکری تاثیرات منفی را افزایش داده است . آنها به دلیل این که در حال دور شدن از دیگری بودن نحوه ی صحبت کردنشان نیز با دیگری بسیار تفاوت داشت و فرق کرده بود مثلا مهرناز برای این که به حامد بفهماند که در کارهای منزل تنهاست و تمام مسئولیت‌های خانه بر دوش اوست به حامد گفته بود : " مثل این که تو در این خانه زندگی نمی‌کنی و فقط من و بچه‌ها هستیم "
 
او این جمله را به حامد  گفته بود برای این که به او بفهماند به او نیاز دارد اما همین جمله باعث دعوای و نزاعی بین آن دو شده بود . مهرناز به جای این جمله می‌توانست به حامد بگوید : " من در کارهای خانه تنها هستم، اگر خسته نیستی می‌توانی به کمک کنی " ؟
با گفتن همین جمله ی ساده حامد از این که همه ی مسئولیت‌های خانه را به دوش مهرناز‌انداخته است شرمنده می‌شد و سریعا به کمک او می‌شتافت .
 
بعد از این که مهرناز و حامد متوجه اشتباهاتشان شدند درصدد بر آمدند تا این اشتباهات را ترک کنند و مانند سابق به زتدکی با دیگری ادامه دهند و تمام تمایلات و خواسته ای دیگری را برآورده سازند و اگر مشکلی نیز دارند  به همسرشان بگویند تا قبل از این که دیر شود 

تاثیر هم بستری روزانه بر کیفیت اسپرم ها

تاثیر هم بستری روزانه بر کیفیت اسپرم ها

نتیجه یک بررسی نشان می‌دهد مردانی که به علت آسیب‌دیدگی اسپرم توانایی باروری پایین‌تری دارند،اگر به مدت یک هفته هر روز انزال داشته باشند کیفیت اسپرم آنها افزایش می‌یابد.طبق بررسی‌های دانشمندان استرالیا قبلا به زوجین توصیه می‌کند که هر دو سه روز یک بار روابط جنسی داشته باشند اما بررسی‌های تازه حاکی است که هم ‌بستری روزانه به ارتقای سلامت اسپرم‌ها کمک بیشتری می‌کند 

منبع:   سایت بزرگ تفریحی فان شاد.کام

چه زمانی اسپرم ها قدرت باروری بیشتری دارند؟

چه زمانی اسپرم ها قدرت باروری بیشتری دارند؟
نتیجه یک تحقیق نشان می دهد مردانی که به علت آسیب دیدگی اسپرم توانایی بارورسازی پایینی دارند،اگر به مدت یک هفته هر روز از طریق همبستری،انزال داشته باشند، کیفیت اسپرمشان بهبود می یابد.یک محقق استرالیایی در کنفرانس انجمن اروپایی تولید مثل انسانی و جنین شناسی با اعلام نتایج پژوهشهای خود گفت:در حالی که پیش از این به زوج ها توصیه می شد هر دو سه روز یک بار رابطه جنسی داشته باشند ولی تحقیقات او نشان می دهد همبستری هر روزه به ارتقای سلامت اسپرم ها کمک می کند.دکتر دیوید گرینینگ به حاضران در این کنفرانس گفت او در تحقیقاتش بر 118 مرد آزمایش انجام داده و نتیجه کارش رضایت بخش بوده است.به گفته دکتر گرینینگ میزان آسیب دیدگی اسپرم در هشتاد درصد مردانی که مورد آزمایش قرار گرفتند،بعد از یک هفته انزال روزانه،12 درصد کاهش یافت.در این حال،به علت انزال روزانه میزان اسپرم های خارج شده در هر رابطه جنسی که این مردان برقرار می کردند از 180 میلیون به حدود 70 میلیون کاهش پیدا می کرد ولی به گفته آقای گرینینگ این رقم همچنان در دامنه مطلوب برای برخورداری از قدرت باروری است.به گفته گرینینگ، برقراری رابطه جنسی هر روزه به افزایش تحرک اسپرم ها نیز کمک می کند.
 
آسیب دیدگی اسپرم هاباور عمومی میان محققان این است که هر چه اسپرم ها به مدت طولانی تری در بیضه ها باقی بمانند به خاطر شرایط محیطی و دمای بدن دچار آسیب دیدگی بیشتری می شوند.در این حال،رادیکال های آزاد که به ماده وراثتی سلول ها آسیب می زنند نیز در این محیط وجود دارد که با آسیب رساندن به ساختار دی ان ای اسپرم ها قدرت باروری را کاهش می دهد.از سوی دیگر، دیوید گرینینگ هشدار می دهد که رابطه جنسی مستمر و مداوم با کاهش تعداد اسپرم های خارج شده در هر انزال می تواند خطر کاهش قدرت باروری را به همراه داشته باشد.او توصیه می کند بهترین راه برای تقویت قدرت بارداری،برقراری رابطه هر روزه در دوره تخمگذاری زنان است.دیوید گرینینگ همچنین با اشاره به کاهش تمایل افراد به برقراری رابطه هر روزه با افزایش سن،بهترین سن باروری را سنین جوانی می داند.وی گفت:«ما برای باروری در جوانی خلق شده ایم».پزشکان دیگر با جالب دانستن آزمایش های آقای گرینینگ می گویند این نتیجه شاید برای همه مردان مفید نباشد.به گفته دکتر آلن پیسی از دانشگاه شفیلد انگلیس،همبستری هر روزه توانایی بارورسازی مردانی را که تولید اسپرم پایینی دارند،کاهش می دهد. 

رسوم جوانمردی در قرارهای عاشقانه به شیوه مدرن

 رسوم جوانمردی در قرارهای عاشقانه به شیوه مدرن

رسوم جوانمردی در قرارهای عاشقانه به شیوه مدرن



در عصر کنونی که مساوات میان حقوق زن و مرد جایگاه خاصی پیدا کرده است، برخورد مؤدبانه با خانم ها، به شیوه ای که موجب ناراحتی آنها نشود، اندکی دشوار است. به طور حتم به خوبی مستحضر هستید که ذهن خانم ها به تکامل ذهن آقایون می باشد و شایستگی مورد احترام قرار گرفتن را دارا می باشند. متاسفانه عبارت "حقوق خانم ها و آقایون با یکدیگر مساوی است" این تصور را در ذهن برخی از مردها ایجاد می کند که باید با نامزد خود مانند یک مرد رفتار کنند. درست است که او توانایی های یک آقا را در بر دارد اما به هر حال یک خانم است.
در یک چنین بلوایی، استفاده کمی از جوانمردی های قدیم می تواند این احساس را در خانم ایجاد کند که برای شما جایگاه ویژه ای دارد. لازم نیست به جزئیات قضیه توجه بیش از اندازه ای داشته باشید و یا مثلاً به نحوه دست دادن و معرفی او به سایرین، بیش از پیش توجه کند؛ چند حرکت کوچک نجیبانه و آقامنشانه به راحتی می تواند شما را از سایر مردهایی که فقط آروغ می زنند و هیچ کار دیگری بلد نیستند، جدا کند. در این قسمت 7 حرکت مختلف ذکر شده که به وسیله آن می توانید خودتان را مانند "یک آقای با شخصیت" جلوه دهید، اما سعی کنید در ابراز آنها زیاده روی نکنید. با اعتماد به نفس کامل آنها را انجام دهید تا وانمود کنید جزء اخلاق همیشگیتان هستند. این شگردها بسیار جالب بوده و کاری می کند که به همسرتان احساس شاهزاده خانم بودن دست بدهد. هیچ کار بهتری از اینها پیدا نمی شود.

بدی هوا را تحمل کنید

اگر هوا سرد باشد و کاملاً مشخص باشد که او سردش شده، ژاکتتان را در آورید و به او بدهید. اگر باران می بارد، چتر را برایش نگه دارید. اگر زمین یخ زده و یا آب باران همه جا را فرا گرفته، نقش یک پیش خدمت را بازی کنید، کنار خیابان بروید و برای او ماشین بگیرید.
شاید این امور به نظرتان کمی قدیمی و کلیشه ای بیاید، اما مطمئن باشید که تفاوت زیادی ایجاد می کند و برای او از ارزش بسیار بالایی برخوردار می باشد. این امر نشان می دهد که شما برای ایجاد آرامش برای او حاضرید به هر کاری دست بزنید و احساساتش برای شما از اهمیت بالایی برخوردار هستند. تمام این موارد نشان دهنده شخصیت شما هستند و شما را شجاع و نیرومند نشان می دهند.

در خارج از پیاده رو راه بروید

زمانیکه با او در حال راه رفتن هستید، سعی کنید خودتان از قسمتی که نزدیک به خیابان است، حرکت کنید. کمتر کسی را پیدا می کنید که به این نکته دقت کند و آنرا رعایت نماید به همین دلیل زمانیکه آنرا انجام می دهید، خیلی بیشتر مورد توجه همسرتان قرار خواهد گرفت. این کار خیلی زیباست چراکه آبی که درون گودال هاست، توسط ماشین ها به او پاشیده نمی شود، و از خطرات احتمالی ترافیک نیز در امان میماند. از همه این حرف ها گذشته، این عمل نشان دهنده مردانگی شماست. در عین حال احساس امنیت به او دست می دهد و همانطور که می دانید این احساس یکی از بهترین احساسات برای خانم هاست.
دنبال او بروید

دنبال او رفتن، با رساندن او به خانه فرق می کند. هنگامی که به او پیشنهاد می کنید که به دنبالش بروید، اصلاً تصور نمی کند که قصد دارید به خانه اش بروید و در نهایت وارد خانه شوید. او تصور می کند که شما خیلی پاک و معصوم هستید به همین دلیل هیچ گاه پیشنهادتان را رد نمی کند. بدون اینکه بخواهد جبهه گیری کند، این احساس به او دست می دهد که برای شما اهمیت دارد. این مردانگی خالص است. یک امتیاز دیگر این کار آن است که دیگر مجبور نیستید در انظار عمومی و جایی که همه چشم ها بر روی شما متمرکز شده با هم ملاقات داشته و سلام و احوالپرسی نمایید و همه این کارها در یک محیط کاملاً خصوصی انجام می شود.

مطمئن شوید که او سالم به خانه رسیده

شما همیشه باید به او پیشنهاد کنید که پیاده یا ماشین و یا تاکسی او را تا منزل برسانید. اگر او را به حال خودش وا بگذارید به نظر می رسد که برایش اهمیت قائل نیستید، و یا احتمالا فرد خود محوری هستید. به طریقه رفت و آمد او دقت کنید و در این زمینه توجه لازم را مبذول فرمایید. اگر او تمایلی نداشت که شما او را تا درب منزلش همراهی کنید، برایش تاکسی بگیرید، سوارش کنید، و هزینه آنرا نیز پرداخت نمایید.

از ماشین پیاده شوید

اگر شما با اتومبیل شخصی او را به خانه اش رساندید، زمان خداحافظی از ماشین پیاده شوید. درب خودرو را برای او باز کنید و آنجا با هم خداحافظی کنید. اما تا زمانیکه از شما دعوت نکرده، داخل خانه نشوید. این کار بیش از اندازه گستاخانه است. ممکن است که او تصور کند شما به دنبال چیز دیگری هستید.
در عین حال، پیاده شدن از ماشین هنگام خداحافظی به او اطمینان می دهد که شما قصد دارید تا شب را در منزل خودتان بگذرانید. همچنین این امر سبب می شود که او احساس کند فرد مهمی است. البته خداحافظی شما ممکن است به بغل، بوسه، و یا دست دادن هم ختم شود البته بیشتر بستگی به این امر دارد که شما بعد از ظهرتان را چگونه گذرانده اید.

درب را باز کنید

یک قانون تقریباً همه گیر همیشه به ما امر می کند که در را برای کسانیکه نزدیک به ما هستند، به ویژه سالمندان باز نگه داریم. این کار در مقابل نامزدتان به طور اخص نشان دهنده کلاس اجتماعی شماست. مانند تمام کارهای جوانمردانه دیگر، نباید بیش از اندازه این امر را به صورت نمایشی انجام دهید و همه را متوجه آن کنید. به عبارت دیگر نباید خیلی پیش از اینکه او به در برسد در را باز نگه دارید و یا اگر شخص دیگری در را باز نگه داشته بود، به زور در را از او نگیرید. این حرکت را کاملا عادی و غیر جدی نشان دهید. هر چه این کارها را طبیعی تر انجام دهید، در نظر خانم ها جذاب تر به نظر میرسید.

او را به دیگران معرفی کنید

حتی اگر در وسط خیابان به یکی از آشنایانتان برخورد کردید، نامزدتان را به او معرفی کنید. اگر مشغول صحبت با آشنایی که در خیابان ملاقات کرده اید بشوید و همسرتان مجبور شود که در گوشه ای تنها بایستد، احساس خوبی پیدا نمی کند. حتی ممکن است تصور کند شما از او خوشتان نمی آید و آنقدرها برایتان مهم نیست که به طرف مقابل معرفی نشده. یک لحظه وقت بگذارید و نام او را به طرف مقابل بگویید. به این طریق او فکر می کند که خودش نیز در گفتگوی شما شرکت دارد، حتی اگر هیچ چیز به زبان نیاورد.
اما اگر به هر دلیل تمایلی به معرفی او به طرف مقابل نداشتید، مثلا دل خوشی از نفر سوم نداشتید و دوست داشتید که هر چه زودتر از شر او خلاص شوید، به محض اینکه او جمع دو نفره شما ترک گفت، موضوع را برایش تشریح کنید و عذر خواهی هم فراموش نشود. این کار فرای آقامنشی است و یک کار فوق العاده مؤدبانه به شمار میرود.

او را با جوانمردی جذب کنید
اگر جزء افرادی هستید که تجربه زیادی در قرارهای ملاقات ندارید و همیشه خام و ناشیانه رفتار می کنید، این موارد می توانند به شما کمک کنند؛ فقط باید مطمئن شوید که آنها را با خونسردی کامل انجام داده و خودتان را عادی نشان دهید. با رعایت این موارد در قرار ملاقات بعدی مطمئناً به نتایج خیلی بهتری دست پیدا می کنید . 

منبع:   سایت بزرگ تفریحی فان شاد.کام

تاثیرجوک‌های جنسی در افزایش خشونت علیه زنان!

تاثیرجوک‌های جنسی در افزایش خشونت علیه زنان!

به گزارش پژوهشگران دانشگاه گرانادا، جوک‌های زن‌ستیزانه در باره زنان بی آزار نیستند و باعث تحریک مکانیزم‌هایی در تفکر می‌شوند که خشونت علیه زنان را توجیه می‌کنند.
بنا بر این گزارش، دانشمندان دو گروه از دانشجویان مرد را -به طور تصادفی- انتخاب کرده و گروهی را وادار به شنیدن جوک‌های ضد زن علیه زنان و گروه دیگر را وادار به شنیدن جوک‌های بی آزار معمولی کردند. بلاواسطه پس از آن، دانش‌جویان را به تماشای صحنه‌هایی واداشتند که در آن‌ها خشونت، با درجات مختلف، علیه زنان دیده می‌شد. گروهی که پیش از آن جوک‌های جنسی علیه زنان را شنیده بودند، پذیرش بیشتری در رابطه با خشونت علیه زنان از خود نشان دادند.
آندرا آبل برهم، روانشناس اجتماعی از دانشگاه "ارلانگن" آلمان، در رابطه با نتیجه این پژوهش گفت: این یک واقعیت است؛ افرادی که جوک‌های زن‌ستیزانه می‌شنوند، پس از آن زنان را به گونه‌ای دیگر ارزیابی می کنند. با این جوک‌ها، تقسیم نقش سنتی بین زن و مرد، در حافظه انسان بیشتر دوام می‌آورند 

منبع:   سایت بزرگ تفریحی فان شاد.کام

ازدواج با همکار آری یا خیر؟

ازدواج با همکار آری یا خیر؟

وقتی می‌شنوند با همکارت ازدواج کرده ای دهانشان از ذوق آنقدر باز می‌شود که مکنونات قبلی شان را هم می‌توان دید: «خوش به حالت». به گمانشان بر اسب سفیدی سوار شده ای که هیچ سپاهی یارای پیاده کردنت را ندارد، چرا که تو همسفری داری متناسب و عشقی که از شباهت ها سیراب می‌شود، اما وقتی ورق بر می‌گردد و زندگی مشترک شروع می شود میبینی که نه موارد بیشتری هست که برای خوشبخت بودن باید وجود داشته باشد.

برای ازدواج کردن باید هنرمند بود، اینکه از میان جمعیت میلیونی شهر کسی را پیدا کنی که همفکر و هم عقیده ات باشد، چیزی جز هنر و مهارت نمی‌طلبد. این موجود ایده آل می‌تواند هر کسی باشد، شاید جوانی از دل فامیل یا شاید صد پشت غریبه. اما وقتی غریبه ها آشنا می‌شوند شباهت ها کار خودشان را کرده اند. بعضی ها می‌گویند اهل فامیل بهترین گزینه برای ازدواجند. ولی بعضی ها شعری می‌خوانند که «من از بیگانگان هرگز ننالم». اما آنها که اندیشه ای متفاوت دارند دنبال کسی می‌گردند که نه در فامیل و کوچه و خیابان که همنشینی روزانه در محیط کار است.

 

در محل کار همه جور آدمی پیدا می‌شود. از مبادی آداب ترین افراد تا انسان های حراف. بعضی هم صورتی اند یا نارنجی، بعضی هم قرمز دو آتشه یا آبی. بعضی ها اما اهل صلحند و سر در لاک خویش می‌برند و با آنانی که از قماش جنجالند کاری ندارند. ولی نمی‌شود کاری کرد. بعضی وقت ها صورتی ترین آدم ها مفتون قرمزترین ها می‌شوند و آبی ها خواهان نارنجی ها. آنها فکر می‌کنند همانی را که در آرزوهایشان می‌پرورانده اند پیدا کرده اند کسی که بهترین همسفر تا آخر عمر است.

علی اصغر احمدی روانشناس و صاحبنظر در امور خانواده در این باره آنقدر مستدل حرف زد که متقاعد شدیم آدم های محیط کار شباهت کمی به اصل وجودی شان دارند. او می‌گوید: آدم ها در محیط کار تنها لایه های ظاهری شخصیتشان را نشان می‌دهند ، نه تمام لایه ها را . ما همواره ماسک هایی همراه داریم که وقتی وارد محیط کار می‌شویم به چهره می‌زنیم تا ظاهری موجه داشته باشیم.
به همین جهت وقتی از او خواستیم تا محاسن و معایب ازدواج با همکار را برایمان فهرست کند، اینگونه سخن آغاز کرد:
«ازدواج با همکار تابع شرایط ازدواج مناسب است، یعنی باید معیارهای فرد مناسب در نظر گرفته شود و پس از آن براساس ملاک های مورد نظر انتخاب صورت بگیرد.برای همین قبل از ازدواج باید به شاخصه های مدنظرمان واقف باشیم و از تصمیم گیری صرف بر مبنای رفتار فرد در محیط کار پرهیز کنیم»

 اما روی دیگر سکه ازدواج با همکار را احمدی در وابستگی هایی می‌داند که چشم و گوش ها را بر واقعیت می‌بندند: «مراودات مستمر در یک محیط نوعی وابستگی را ایجاد می‌کند که وقتی پای ازدواج در میان باشد این وابستگی ها تشدید می‌شود. اینها موانعی بر سر راه انتخاب درست هستند».

احمدی البته این موارد را مربوط به قبل ازدواج می‌داند چرا که به باور او مشکلات، بعد از ازدواج تازه رخ نمایان می‌کنند: «دو فرد همکار وقتی با هم ازدواج می‌کنند، یکسری ملاحظات نیز میانشان شکل می‌گیرد که تا پیش از این مورد توجهشان نبوده مثلاً وقتی خانمی ببیند شوهرش با یک زن گرم صحبت است از خود واکنش نشان می‌دهد حال آنکه قبل از ازدواج چنین حساسیتی نداشته است.»

بعضی وقت ها پول میان زن و شوهر فاصله می‌اندازد، این یک باور عمومی و البته واقعیتی است که احمدی هم آن را تایید می‌کند: «مسایل مربوط به درآمدها برای خیلی از زوجین مشکل آفرین است، به خصوص زمانی که می‌خواهند در هزینه های زندگی مشارکت داشته باشند. گاهی اوقات زن و شوهرهایی که محل کارشان هم یکی نیست درآمد همسر را وارسی کرده و در مورد اینکه چرا پولش را خرج زندگی نمی‌کند، از او بازخواست می‌کنند.این مساله زمانی حادتر می‌شود که یکی از زوجین بخواهند بخشی از درآمدش را به پس انداز یا تملکی شخصی اختصاص دهد».

معایب ازدواج با همکار به اینجا ختم نمی‌شود، چرا که به گفته این روانشناس، دو همکار وقتی زن و شوهر می‌شوند ، حتماً مشاجرات و قهر و دعواهای خود را به محل کار هم می‌آورند این یعنی با خبر شدن تمامی همکاران از مسایل درون زندگی اما با این همه هستند زن و شوهرهای همکاری که نه تنها این مشکلات را ندارند که حتی این مسائل به مخلیه شان هم خطور نکرده این حادثه یک رویا نیست، بلکه همان چیزی است که احمدی به آن درک متقابل می‌گوید به گفته او زن و مردی که در عین همکار بودن با تفاهم در کنار هم عمر می‌گذرانند، اگر همکار هم نبودن حتماً چنین وضعیتی را تجربه می‌کردند. 

 

منبع:   سایت بزرگ تفریحی فان شاد.کام

مردان نیز با همسران باردارشان چاق می شوند؟!

محققان اروپایی به تازگی دریافتند مردانی که همسرانشان باردار هستند به طور ناخودآگاه دچار افزایش وزن می‌شوند.

 

این تحقیق بر روی 5هزار مردی انجام شده که در آستانه پدر شدن قرار داشته‌اند و مشخص شده که این پدران آینده به طور میانگین 6کیلو و 35گرم وزن اضافه کرده‌اند.

محققان درباره علت این افزایش وزن معتقدند که این گروه از مردان به طور ناخوادآگاه با مشاهده افزایش وزن همسرانشان اشتهای بیشتری برای خوردن پیدا می‌کنند و می‌کوشند با زیاد کردن وزن به نوعی با همسرانشان همدردی کنند.

دامنه این تحقیق که شامل 5 هزار مرد بوده،مشخص کرده که 41 درصد از این جمعیت با دیدن افزایش روز به روز وزن همسرشان بیش از گذشته غذاهای آماده مصرف کرده‌ و 25درصد دیگر نیز شب‌ها دچار پرخوری شده است.

درصد باقیمانده نیز گفته‌اند که با شروع دوران بارداری همسرشان دیگر توجه و حساسیت قبل را نسبت به مصرف غذاهای مضر و چاق‌ کننده نداشته‌اند.

نتایج بدست آمده از این تحقیق همچنین مشخص کرده که بسیاری از مردان چاق، همسران پرخور و چاق دارند.

تولید کاندوم زنانه


سازمان غذا و دارو در امریکا تولید کاندوم زنانه با نام FC2 را تایید و تصویب نموده است که به پیشگیری از حاملگی ، ایدز و سایر بیماری های جنسی کمک خواهد کرد. این وسیله تولید شرکت سلامت زنان در شیکاگو می باشد. شکل ظاهری این کاندوم از غلافی نازک و انعطاف پذیر است که در داخل واژن تعبیه می شود و کاربردی مشابه کاندوم مردانه خواهد داشت. گفتنی است که این وسیله جدید بدون تجویز پزشک قابل خرید از داروخانه ها می باشد و بیش از 35 میلیون عدد از آن در سال 2008 در سطح جهان توزیع شده است.
گروه ترجمه سلامت نیوز