تست:چقدرعاشق همسر (دوستتون) هستید؟
با این تست میتونید به عمق عشقی که نسبت به همسر یا دوستتون دارید پی ببرید پس سوالات رو به دقت بخونید و جواب بدید.........
برای پاسخ دادن یکی از جوابهای زیر رو انتخاب کنید:
به هیچ وجه= ۱ امتیاز تقریبا=۲ امتیاز خیلی زیاد=۳ امتیاز
۱ـمن حامی رفاه و سلامتی او هستم.
۲ـمن با او رابطه ی پرشور و حرارتی دارم.
۳ـمیتونم در مواقع نیاز روی کمکش حساب کنم.
۴ـ همسرم (دوستم) میتونه در مواقع نیاز روی کمکم حساب کنه.
۵ـمایلم اموال و دارایی هایم رو با او شریک بشم.
۶ـاز لحاظ عاطفی حمایتم میکنه.
۷ـمن هم از لحاظ عاطفی حمایتش میکنم.
۸ـارتباط خوبی با هم داریم.
۹ـمن براش ارزش زیادی قائلم.
۱۰ـمن به او احساس نزدیکی و صمیمیت میکنم.
۱۱ـرابطمون خوب و راحته.
۱۲ـاحساس میکنم واقعا اونو درک میکنم.
۱۳ـاو هم واقعا منو درک میکنه.
۱۴ـواقعا بهش اعتماد دارم.
۱۵ـمسائل شخصی خودمو با او در میون میذارم.
۱۶ـفقط با دیدن او هیجان زده میشم.
۱۷ـطی روز مدام به او فکر میکنم.
۱۸ـرابطمون خیلی رمانتیکه.
۱۹ـاونو خیلی جذاب میبینم.
۲۰ـاونو بسیار آرمانی میبینم.
۲۱ـنمیتونم تصور کنم که شخص دیگه ای بجز او منو اینقدر خوشحال کنه.
۲۲ـترجیح میدم تمام زندگیم رو در کنار او باشم.
۲۳ـ هیچ چیز دیگه مهمتر از رابطه ی من با او نیست.
۲۴ـگفتگوی خودمونی با او رو به طور خاصی دوست دارم.
۲۵ـدر رابطه ی ما یک چیز جادویی وجود داره.
۲۶ـمن عاشق او هستم.
۲۷ـنمیتونم زندگی رو بدون او تصور کنم.
۲۸ـرابطمون خیلی احساسیه.
۲۹ـوقتی فیلم رمانتیک میبینم به همسرم فکر میکنم.
۳۰ـدرباره او رویاپردازی میکنم.
خوب حالا سوالات ۱۵ـ۱ رو جداگانه جمع بزنید و سوالات ۳۰ـ۱۶ رو هم جداگانه.
۱۵ سوال اول مربوط به صمیمیته هرچه امتیاز شما به عدد ۴۵ نزدیکتر باشه صمیمیت شما با همسر یا دوستتون هم بیشتره و بالعکس.
۱۵ سوال دوم مربوط به شور و حرارت شماست هرچه امتیازتون به ۴۵ نزدیکتر باشه یعنی شور و حرارت زیادی بین شما وجود داره و بالعکس.
تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم
پیشرفتی که دنیا را شوکه کرد.
جام جم آنلاین: 30 سال پس از فروپاشی رژیم پهلوی، ایران تحت انقلاب و تحول دیگری قرار گرفت. هم اکنون ایران در حال بررسی فراگیری درباره پژوهشهای سلولهای بنیادی است و علیرغم اینکه محققان ایرانی در حال حاضر با دستیابی محدودی به ابزارآلات آزمایشگاهی و منابع اصلی مواجهند، ولی احتمال میرود کشور ایران به عنوان یکی از قدرتهای علمی در زمینه سلولهای بنیادی محسوب شود.
حتی با وجود این کمبودها و محدودیتها، دانشمندان ایرانی موفق شدهاند سلولهای بنیادی جنینی 6 انسان و 8 موش را در دهه گذشته جداسازی کنند و سپس با موفقیت چشمگیری آنها را به سلولهای اعضای اصلی بدن یعنی پانکراس، قلب، طحال و سلولهای کبد تبدیل کنند. کونارد هوچلینگر از مؤسسه سلولهای بنیادی هاروارد و بیمارستان دولتی ماساچوست خطاب به مجلهscientist میگوید: «این مساله واقعا حیرتانگیز است که دانشمندان ایرانی توانستهاند چنین کار مهمی انجام دهند، آنها به راستی به این فناوری دست یافتهاند.»
برخلاف تعداد کثیری از کشورهای اروپایی و غربی که جنجالهای مذهبی مانع پیشرفت تحقیقات مربوط به سلولهای بنیادی در آنها میشود، در ایران و دیگر کشورهای اسلامی، پژوهشهایی در مورد جنین نه تنها بحث برانگیز نیست، بلکه به اینگونه تحقیقات اهمیت فراوانی داده میشود.
در قانون اسلام، زندگی بشر صرفا پس از دمیده شدن روح به جنین که در قرآن 120 روز بعد از لقاح ذکر شده، آغاز میشود.
علی خادمحسینی میگوید: «تحقیقات سلولهای بنیادی قطعا محدودهای است که با توجه به محدودیتهای اعمال شده در آمریکا، کشور ایران میتواند نقش بسزایی در آن ایفا کند.» او که یک مهندس زیست پزشکی در بخش علوم و فناوری سلامت کمبریج در دانشگاه هاروارد است، در ایران به دنیا آمده و تحصیل کرده است. خادمحسینی به مجله scientist گفت: «از آنجا که ایران از بقیه کشورهای همسایه از قبیل قطر و عربستان سعودی که آنها نیز پژوهشهایی در مورد فناوری سلولهای بنیادی را آغاز کردهاند، زودتر کار خود را شروع کرده است، در این عرصه از همه کشورهای واقع در خاورمیانه بجز اسرائیل بهتر پیشرفت کرده است.»
کشور ایران دهمین کشوری است که در سال 2003 موفق به جداسازی سلولهای بنیادی جنین انسانی شد و سال گذشته [میلادی] بهعنوان پنجمین کشور جهان موفق به دوباره برنامهریزی سلولهای پوستی و تبدیل آنها به حالت شبه جنینی که به سلولهای پرتوان القایی معروف است (IPS) شد. از دیگر موفقیتهای چشمگیر ایران، فرایند بلوغ و تکامل سلولهای بنیادی جنینی انسان، تولید سلولهای انسولینساز در سال 2004، شبیهسازی اولین گوسفند کشور در سال 2006 و انجام اولین مطالعه دنیا در مورد پروتئومیکس سلولهای بنیادی جنینی انسان در سال 2006 است.
بیشتر این تحقیقات در مرکز پیشروی پژوهشهای سلولهای بنیادی در موسسه رویان واقع در تهران اتفاق افتاده است.
رویان که معادلembryo در زبان فارسی است بهطور جدی در سال 1991 به عنوان یک کلینیک نازایی تاسیس شد و سال 1998 به مرکز پژوهشهای علوم سلولی تغییر یافت و هم اکنون در 6 زمینه اصلی تحقیقاتی و بنیانی از جمله سلولهای بنیادی، جنینشناسی، علم ژنتیک، اپیدمیولوژی، ناباروری زنان و ناباروری مردان فعالیت میکند. دیگر موسسات تحقیقاتی کشور ایران نیز به پژوهشهایی در مورد سلولهای بنیادی پرداختهاند که شامل 34 عضو شبکه پزشکی مولکولی و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در تهران میشود.
دولت ایران یکی از بزرگترین مبلغان و حامیان تحقیقات سلولی است، اما فقدان یک سازمان متمرکز مشابه مؤسسه ملی سلامت آمریکا یا بنیاد ملی علوم آمریکا باعث شده است تا از نظر مالی و تامین بودجه، وضعیتی ناهمگون و نامطمئن پدید آید. دولت در حال سرمایهگذاری بیشتر در زمینه علوم است.
این هزینهها از 2دهم درصد از درآمد ناخالص ملی (GDP) در سال 1990 به بیش از 65/0 درصد در سال 2005 رسیده است؛ اما این ارقام هنوز هم کمتر از کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا است که تقریبا 3 درصد ازGDP خود را صرف تحقیق و توسعه میکنند.
ادامه تشنج سیاسی میان ایران و دنیای غرب نیز یکی دیگر از عوامل بازدارنده پیشرفت دانشمندان ایرانی است.
تحریمهای اقتصادی و سیاسی سبب شده محققان ایرانی از دستیابی به تجهیزات و ابزار وارداتی از دیگر بخشهای دنیا و عمدتا از کشور آمریکا محروم شوند.
خادمحسینی میگوید: «هرگاه سعی کنید دستگاه مهمی را بخرید، متوجه میشوید عمدتا ساخت کشور آمریکاست، بنابراین محققان ایرانی میباید به دستگاههای ساخت داخل و تجهیزات آزمایشگاهی موجود در بازار سیاه که دارای کیفیتی میانه و قیمت بالاتر هستند، رضایت دهند.»
تحقیقات سلولهای بنیادی قطعا محدودهای است که با توجه به محدودیتهای اعمال شده در آمریکا، کشور ایران میتواند نقش بسزایی در آن ایفا کند
تحریم و مسائل اقتصادی همچنین منجر به فرار مغزهای ایرانیان به برخی از کشورهای پذیرای این جوانان تیزهوش و فعال شده است و برای آندسته از افراد مقیم در ایران، دستیابی به ویزای مسافرتی برای حضور در کنفرانسهای بینالمللی بسیار سخت و جانکاه است. بنابراین، به منظور تشویق پژوهشگران خارجی در زمینه سلولهای بنیادین برای حضور در ایران، پژوهشکده رویان به منزله میزبان بزرگترین رویداد علمی سالانه فعالیت میکند. کنگره سلولهای بنیادی و پزشکی تولید مثل در هر سال بیش از 2000 شرکتکننده از سراسر جهان را پذیراست.
در آگوست 2008، هوچلینگر در این کنگره شرکت و از تسهیلات و تجهیزات پژوهشکده رویان بازدید کرده است. او به مجلهscientist میگوید: «من از اینکه ایرانیان چگونه با کمترین وسایل و قطعات توانستهاند اولین رده سلولهای بنیادی جنینی خود را با سادهترین ابزار ممکن تولید کنند، تعجب کردم.
تجهیزات آنها در مقایسه با فناوری موجود در آمریکا و دولتهای اروپایی بسیار پایین بوده است. به دلیل تحریم، دانشمندان رویان نمیتوانستند دستگاههای انکوباتور استاندارد برای کشت سلول را خریداری کنند. بنابراین آنها دستگاه انکوباتور سادهای را با سینی آب برای ایجاد بخار و رطوبت ساخته و لولههایی را برای تلمبه کردن دیاکسیدکربن بهآن وصل کرده بودند. در کشور آمریکا، ما صرفا این وسیله را از یک فروشنده خریداری میکنیم، ولی ایرانیان باید دست خالی آن را بسازند.»
سارا برگا یکی دیگر از شرکتکنندگان در کنگرههای سالانه رویان اظهار میکند: «من واقعا از پیشرفت علمی و پزشکی ایرانیان شوکه شدم.» او یکی از متخصصان غدد تولیدمثل است که در دانشگاه ایموری در آتلانتا فعالیت دارد و در کنگره رویان از سال 2005 تا 2007 حضور داشته و قصد دارد که سال جاری نیز در این کنفرانس سالانه شرکت کند. او میافزاید: «ایران کشوری با منابع فراوان نیست، اما محققان ایرانی بهواقع شالودهای استوار برای علوم پایه آماده کردهاند.»
خادمحسینی تصریح میکند: « عزم ایرانیان در تحقیقات سلولهای بنیادی یک فرآیند از پایین به بالا و از بالا به پایین است، به این معنا که این کار از یک طرف توسط مقامات دولتی ترغیب میشود، ولی از طرف دانشمندان نیز به سیاستمداران برای پشتیبانی تحقیقات با پتانسیل بسیار زیاد پزشکی فشار آورده میشود.
ایران بهطور استراتژیک سرمایهگذاری خود را به نحوی انجام داده است که بهصورت نهادینه، موجب حداکثر تاثیر شود و این امر قطعا فراتر از جنبه سلولهای بنیادی جنینی است.
آنچه که ما از گوشه و کنار میشنویم بیشتر در مورد سلولهای بنیادی جنینی است، ولی سلولهای بنیادی بهطور کلی زمینه بسیار داغ و جذابی است.»
تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم
اغلب زنانی که در سن ازدواج قرار دارند، در تصور و خیال خود آرزوی ایجاد یک رابطه گرم و صمیمی با همسرشان را دارند، مثل نشستن کنار شومینه در یک بعداز ظهر سرد زمستانی و صحبت در مورد آرزوها و خیالات شیرین خود.
اما متاسفانه در زندگی واقعی خود چنین فضایی راکمتر تجربه می کنند و این کمی دردناک است، به خصوص برای خانمها. این 10 گام به زنان کمک می کند که به جای تلاش برای تعمیر و اصلاح نقاط منفی همسرشان به تقویت روابط بهتر و موفق تر نائل شوند.
1- از خودتان مراقبت کنید: این حقیقت را درک کنید که بهترین چیزهایی که برای همسرتان می توانید انجام دهید برای خود شما نیز خوب است، مثل خوردن غذاهای سالم، آراستن و تیمار کردن از خود و انجام مرتب حرکات ورزشی. با این کار شما احساس بهتری خواهید داشت و بعلاوه همسری با توانایی قابل توجه و جذاب برای همسرتان باقی خواهید ماند(بدون در نظر گرفتن سن تان).
2- تشکر از همسرتان را فراموش نکنید: زمانی که محققان از مردان در مورد خواسته آنها از همسرانشان سوال می کنند اغلب آنها قدردانی کردن همسرانشان را در ابتدای خواسته هایشان بیان می کنند. هر کس دوست دارد که مورد قدردانی واقع شود. پس کارهایی که همسرتان برای شما، فرزندان و کلا زندگی انجام می دهد را به خاطر داشته باشید و از او تشکر کنید. با این کار شماف لبخندی بس عمیق روی صورت همسرتان نقش میبنددو قلب او را راضی و شاد می کنید.
3- روابط عاشقانه خود را حفظ کنید: آخرین باری که برای همسرتان یک میان پرده رومانتیک خلق کردید را به خاطر آورید. اگر نمی توانید به خاطر آورید، پس الان بهترین موقع است. بی دریغ محبت کنید، با نوشتن یادداشت های عاشقانه، یا ترتیب دادن یک قرار بیرون از منزل و این که جذابیت او برای شما همچنان ماندگار است را برای او یادآوری کنید.
4- به او اجازه بدهید اوقاتی را در کنار دوستانش بگذراند: او نیاز دارد که مدتی برای خودش باشد زمانی برای استراحت، انجام فعالیت های مورد علاقه یا ارتباط با دوستان. او را در تقویت ارتباط دوستانه اش با سایر مردان تشویق کنید. او از مصاحبت با دوستانش لذت خواهد برد.
5- همسر خود را در اولویت قرار دهید: انواع مشغله های کاری ، خانه و بچه کافی است تا پایه های اساسی زندگی به دست فراموشی سپرده شود و این هنر شماست که در کشاکش این مسائل زمانی را برای تقویت این پایه های اساسی ترتیب دهید. به کار همسرتان و علائق او، ابراز علاقه کنید و نشان دهید که او در همه حال برای شما مهم است.
6- سعی نکنید او را عوض کنید: متخصصان رفتار مدعی هستند که شما نمی توانید دیگران را عوض کنید. شما تنها می توانید خودتان و شیوه عکس العمل تان را عوض کنید. پس به جای نق زدن به همسرتان ، راه دیگری پیدا کنید. خود را سرگرم چیزهای دیگر کنید و یا براحتی از کنار این مسائل بگذرید و حساسیت نشان ندهید. اما فراموش نکنید که به محض دیدن یک رفتار صحیح از او و یا تغییر و اصلاح رفتارش، از او تشکر کنید.
7- از او نخواهید که خواسته های شما را حدس بزند: اینکه فکر کنید همسرتان بخاطر اینکه مدتی با شما بوده بنابراین تمام خواسته ها آرزوهای شما را می داند صحیح نیست. همه ما انسانها توده ای از خواسته ها و آرزوهای منحصر به فرد داریم. تعجب نکنید اگر همسرتان فکر کند خواسته شما، مطابق خواسته های اوست.
غیر منطقی است که انتظار داشته باشید همسرتان هم یک عاشق واله، هم یک همراه و هم یک دوست فوق العاده باشد. بنابراین بهتر است روابط خود را با دوستانتان بعد از ازدواج حفظ کنید.
8- به توسعه روابط دوستانه خود ورای زندگی زناشویی توجه کنید: بعد از ازدواج فراموش کردن روابط با دوستان , آسان به نظرمی رسد. اما فراموش نکنید که یک نفر به تنهایی _ مثل همسرتان_نمی تواند تمام نیاز های شما را برآورده کند. بنابر این غیر منطقی است که انتظار داشته باشید همسرتان هم یک عاشق واله، هم یک همراه و هم یک دوست فوق العاده باشد. بنابراین بهتر است روابط خود را با دوستانتان بعد از ازدواج حفظ کنید. این امر سبب می شود که شما احساس خوشایند تری داشته باشید. و همچنین انرژی لازم برای ارتباط با همسرتان را بدست آورید.
9- اجازه دهید همسرتان از وقت استراحت خود مطابق میلش استفاده کند: همسرتان هم درست مثل شما نیاز به زمانی برای استراحت و تجدید قوا دارد و در عین حال هرکس به شیوه ای تمایل دارد از این ساعات استفاده کند. بنابراین نیازها و تفاوت را درنظر داشته باشید و بپذیرید. سعی نکنید برای زمان استراحت همسرتان برنامه ای فوق العاده مثل خرید و …تدارک ببینید.
10 – به همسرتان ایمان داشته باشید و ایمان خود را نشان دهید: مردان به خاطر اینکه دنیای پیرامون خود را درست مثل یک حریف می پندارند بعضی مواقع خود را در موقعیت شکست می بینند. بنابراین زمانی که همسرتان خسته از کار به خانه می آید نیاز دارد بداند که برای همسرش فوق العاده ارزشمند است و همسرش به او و توانایی اش ایمان دارد.
تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم
مراســم ازدواج زرتشتیان و ایران باستان(جالب)
در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتحاب می کردند. هنگامی که بهرام گور،پادشاه معروف ساسانی از دختران یک مرد روستایی ساده درخواست ازدواج می کند.....
در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتحاب می کردند. هنگامی که بهرام گور،پادشاه معروف ساسانی از دختران یک مرد روستایی ساده درخواست ازدواج می کند؛ روستایی، پاسخ را به دختران خود وا می گذارد.. در شاهنامه زنان دلاور و خردمندی چون کتایون و تهمینه، همسر خویش را انتخاب کرده و برای یافتن همسر خود همه ی مرزهای سیاسی و طبقاتی را زیر پا می گذارند.
زرتشت نیز در اوستا برای ازدواج و تشکیل خانواده منزلت والایی دیده است. در یسنا آمده است: عروس و داماد! این کلمات را به شما می گویم: زندگی سرشار از شادی داشته باشید و به حقوق یکدیگر احترام بگذارید. بی گمان زندگی شیرینی خواهید داشت. زرتشتیان که تعداد آنها در دنیا بیش از ٣۰۰ هزار نفر و در ایران ٣۰هزار نفر می باشد پس از گذشت قرن ها مراسم مربوط به ازدواج خود را نگه داشته و بنا بر باورهای دیرین خود رفتار می کنند. به این مراسم نگاه کنیم که چه اندازه زیبا هستند. بیاییم این آداب انسانی و والا را پاس داریم.
خواستگاری
خواستگاری زرتشتیان به این روش است که مادر و خواهر پسر در صورت تمایل خانواده دختر با چند نفر از بستگان نزدیک برای خواستگاری دختر می روند. در بیشتر مواقع خانواده پسر نامهای که در باره ی خواستگاری از سوی پسر به پدر دختر نوشته شده همراه خود می برند. این نامه را بیشتر برای شگون روی کاغذ سبز رنگ و در پاکتی سبز می گذارند و با یک دستمال سبز و یک کله قند همراه با مقداری سنجد و آویشن به منزل دختر می برند. جواب نامه چند روزپس از آن از سوی خانواده دختر با همان روش به سرای پسر برده می شود. در این نامه پدر دختر، موافقت خود را بیان می دارد و به دنبال آن نامزدی آغاز می شود.
نامزدی
در روز نامزدی پسر همراه خانواده خود به خانه دختر می رود و همراه با بردن انگشتر نامزدی هدایایی (از قبیل کیف، کفش، پارچه ،سکه طلا) به دختر می دهد.دادن این هدایا همراه با مراسم ویژه ای است. در جلوی همه این هدایا دو لاله که در داخل هر کدام یک شمع روشن قرار دارد همراه آیینه،گلابپاش، یک کله قند و نقل با خود می برند و پس از پیش کش کردن این هدایا از سوی پسر به دختر، آنان انگشتر نامزدی را در دست همدیگر می کنند. چند روزپس از نامزدی،خویشان دختر نیز با دو لاله روشن ونقل و کله قند سبز پوش،گل، پارچه و هدایای دیگر به خانه پسر می روند و آنها را به خانواده پسر هدیه می کنند. در این دیدار، دختر همراه پدر و مادر وخویشان خود نمی رود زیرا این کار را گونه ای سبکی ازسوی دختر می دانند. پسر می تواند بعد از انجام مراسم نامزدی به خانه دختر رفت و آمد کند .پس از مدتی،که به آمادگی دو خانواده بستگی دارد، روز عروسی را که باید روزی نیک و مبارک باشد برمی گزینند.
عروسی
چند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیک به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (کیف و کفش،چند قواره پارچه،طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( کفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانهای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی کنند می برند و خانه را خود تزیین و آماده می کنند. هم چنین در این روز همراه با بر پا کردن جشن کوچکی، با نخی که از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند.در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.عقد و عروسی زرتشتیان در یک روز انجام می گیرد. روز عروسی،عروس و داماد وخویشان نزدیک پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد،کتاب اوستا، دو لاله ی روشن،آیینه،نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیک به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای که در جلوی سفره عقد است مینشینند.
سفره ی پیمان (گواه) یا عقد
سفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود:گل سرخ. سینی از هفت سبزه. دو کله قند. کاسه ی عسل. سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل برای اسفند. برنج. سبزی خشک. نمک. رازیانه. چای. کندر. خشخاش. انار. سیب. نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند. اوستا. آینه ی بخت. لاله( شمعدان)
عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:
مسابم و مسابم!...........چی چی مسابی؟
مهر و محبت مسابم!.......برای کی مسابی؟
برای عروس و دوماد!
داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند.بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند. روبروی عروس و داماد موبد و کنارشان خانوادههای نزدیک مینشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشویی می دهد. بعد از طرفین میپرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه. پس از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی میکنند . پس از پایان مراسم عقد،تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (موبد) به پشت بام پرتاب می شود. با اینکار موبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه کرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
سپس ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت می کند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه دهموبد سینی بزرگ پر از لورک یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه می برند میپردازد.پس از انجام مراسم عقد، موبد،عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده می شوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند. غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد. گاه نیز با آوردن مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.
در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:
آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا.........عقدت می کنم، عقد مدارا
تو که عقدم می کنی، عقد مدارا............ ......منم عروس می شم حجله می شینم
تو که عروس می شی حجله می شینی.......منم دوماد می شم، پهلوت می شینم
بادا بادا مبارک بادا
پا انداز (پاگشا)
در یزد و کرمان زرتشتیان عروس را با آداب ویژه ای به خانه داماد می برند. بدین ترتیب که سمت راست عروس، خواهر داماد و سمت چپ او خواهر عروس (یا یکی از زنان خانواده ی عروس) قرار گرٿته زنان فامیل در حالی که صف چهار یا پنج نفری تشکیل دادهاند پشت سر عروس به سوی خانه داماد حرکت می کنند. چون به کوچه ای باریک ( کوچه ی آشتی کنان) می رسند، می ایستند و می خوانند:
این کوچه تنگه؟ بله......عروس قشنگه؟ بله
دست به زلفاش نزنید....مروارید بنده. بله
بادا بادا مبارک بادا.......ای یار مبارک بادا
همراهان عروس از جلوی منزل هر زرتشتی عبور کنند، در برابرش، آتش افروخته بر روی آن اسفند و کندر دود می کنند. زنان شاباش می کشند . بدین گونه که سر در گوش و دوش یکدیگر نهاده و فریاد شادمانه بر می آورند. در جلو در خانه، جلوی پای عروس و داماد آتش می افروزند. خانواده داماد برای ورود عروس پاگشا یا پانداز می دهند که بیشتر پول و طلاست. در خانه به مهمان ها شربتی به نام (شربت در حجله ) می دهند. در هنگام ورود عروس و داماد به حجله مادر شوهر هدیهای( گوشواره، انگشتر، دستبند و سینه ریز) به عروس می دهد. پس از ورود عروس و داماد به حجله،در حضور عده ای از زنان خانواده نزدیک آنها،عروس و داماد به پاشویی یکدیگر می پردازند. ابتدا سینی را در زیر پای عروس و داماد قرار میدهند. عروس و داماد از ظرفی ،مقداری سبزی که به آن (مرو) و (مور) یا مورد سبز می گویند، و مقداری شیر و آب که همه با هم مخلوط شده برداشته هر دو پای عروس را با آن می شوید و سپس عروس پای داماد را می شوید به این نشان که مانند گیاه مورد همیشه زندگی آنها سبز و خرم باشد و مانند آن شیر همواره از گناهان پاک گردند و مانند آن ریشه( مورد) زندگیشان دراز و پردوام باشد.
در این هنگام مهمانان عروس و داماد را تنها می گذارند. عروس و داماد اناری شیرین را که در روی سفره گواه بوده در اتاق حجله با هم می خورند تا به اندازه دانههای آن دارای اولاد گردند. بامداد روزدیگر رختخواب عروس و داماد بوسیله خواهر شوهر (یا خواهر زن) بزرگتر جمع می شود. رسم است که داماد سکهای برای خواهر خویش در رختخواب می گذارد و خواهر شوهر موقع جمع کردن رختخواب، آنرا برمی دارد. بامداد همان روز نیز از طرف خانواده عروس مقداری ماست (بعنوان روسفیدی ) همراه شیرینی و پشمک (برای شیرین کامی ) برای خانوادههای نزدیک عروس و داماد فرستادهمی شود.
پا تختی
داماد عصر همانروز ( که روز پاتختی است) قبل از آمدن مهمانان به وسیله چندتن از مردان فامیل همراه موبد با دو لاله روشن و مقداری شیر که با برگ گل و آب مخلوط میباشد برسر آب روان میرود و پس از خواندن پاره هایی از اوستا به وسیله ی موبد،آنرا در آب روان می ریزد تا بدین ترتیب هر گونه آلودگی قبل از زناشویی او شسته شود و مانند آب و شیر و گل پاک باشد. دربازگشت، داماد برای دستبوسی وسپاس از رنج هایی که پدر برای دختر خود کشیده است به خانه پدرزن می رود و با بوسیدن دست مادر و پدر زن خود از تلاش آن ها در تربیت دخترشان که حالا زن اوست سپاسگزاری می نماید. پدر زن هدیهای به داماد می دهد. سپس داماد به خانه خود باز می گردد. در بازگشت داماد، در پاگرد خانه، عروس کاسهای از نقل و شیرینی به نشان پذیرایی از داماد به سر او می ریزد. دراین هنگام خویشان و دوستان هدایایی را که آماده کردهاند به عروس و داماد می دهند. آنگاه داماد به نشان شیربها، اناری را که به آن ٣٣ یا ۱۰۱ سکه زده شده همراه یک جفت کفش به مادر زن هدیه می کند و یک جفت کفش نیز به خواهر زن می دهد. روز سوم عروسی روز آش رشته است. رشته این آش باید به دست عروس بریده شود و به دست داماد به دیگ ریخته شود. این آش را نیز همراه با برگزاری جشن کوچکی بین دوستان و خویشان بخش می کنند.
رسم است که عروس و داماد پیش از رفتن به جای دیگر همراه خویشان خود به زیارتگاه و مکان مقدسی و در یزد به پیر سبز و چکچک و پیر بانو می روند. پس از زیارت، در یک روز خوب هفته، مادر شوهر و پدر شوهر، عروس و پسرشان را به خانه خود مهمان می کنند و هنگام ورود آن ها هدایایی به نشان پاگشا به آن ها می دهند. همین کار را مادر زن و پدرزن نسبت به داماد و دختر خود انجام داده و هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. پس از آن خویشان نزدیک عروس و داماد را به خانههایشان مهمان می کنند. گاهی این مهمانی ها به درازا می کشد، زیرا عروس و داماد هر هفته در خانه یکی از خویشان مهمان می شوند. این مهمانی ها نیزهمراه با تشریفات ویژه ای است. هنگام ورود عروس و داماد یک شاخه گل و گیاه سبزی یا یک دانه انار (یا سیب و یا نارنج) به آن ها داده مقداری (آویشن) که با شیرینی و سنجد و بادام و غیره مخلوط است بر سر آنها می ریزند و چندین مرتبه با صدای بلند که همراه با خوش حالی است نسبت به عروس و داماد شادباش می گویند. زدن دف و خواندن ترانه های شادمانه و خوردن انار و هندوانه و شیرینی نیز در تمام این مراسم رایج است.
تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم
خبرگزاری فارس: احتمال دارد دیوید بکهام اسیر رسوایی اخلاقی تازهای شده و برای ادعای یک هنرپیشه هالیوودی، گرفتار جنجال جدیدی شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس، منابع خبری در آمریکا از قول لیندسای لوهان،
هنرپیشه زن هالیوود اعلام کردند، دیوید بکهام در آستانه ورود به رسوایی اخلاقی تازهای قرار گرفته است.
روزنامه لوس آنجلس تایمز نوشت: این هنرپیشه 21 ساله هالیوودی مدعی شده می تواند این بازیکن همیشه حاشیهپرداز و جنجالی را وارد یک جریان رسوایی اخلاقی تازه کند.
لوهان که در بین هنرپیشگان زن هالیوود، گاهی نقشهای غیراخلاقی را برعهده میگیرد، اظهار داشت: "شرط میبندم می توانم دیوید بکهام را وارد رسوایی تازهای کنم."
این هنرپیشه عنوان کرده، دیوید بکهام از رویه جنجالپردازیهای گذشته دست برنداشته و باوجود داشتن همسر و فرزند، هنوز هم اسیر رسوایی های تازه ای است.
لوهان اظهار داشته، بعد از حاشیه پردازی های زیادی که تاکنون در زندگی شخصی بکهام وجود داشته، این بازیکن به راحتی تحت تاثیر چنین جریاناتی قرار میگیرد.
وی گفت: "بکهام در دوران ورزشیاش گرفتار مسائلی زیاد شده است. حتما رسوایی ایجاد ارتباط او با مترجمش را که به خاطر دارید. مطمئنم باز هم در چنین وادی گام برمی دارد و با کوچکترین حرکتی، دچار لغزش می شود.
از این رو وی گفته که با دوستانش در این مسئله شرط بسته است؛ شرطی که شنیدنش عجیب است؛ ولی واقعیت دارد.
این هنرپیشه عنوان کرد: "با دوستانم سر 37 هزار یورو شرط بستهام که میتوان این بازیکن را درگیر رسوایی تازهای کرد. بکهام، همان بکهام سابق است. جنجال بسیار بزرگی برای او در راه است."
آیا باز هم دیوید بکهام اسیر مسائل حاشیهای میشود یا خیر؟ باید اندکی صبر کرد.
قرتی خانم احمق..... !
تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم
پسر جوان آدامس بزرگی را می جوید و مرتب پشت فرمان سرش را به سمت آینه کج می کرد و موهای غرق در ژل و سیخ سیخی اش را وارسی می کرد!
. صدای آهنگ تند و تیز سیستم با کلاس ماشینش تا یک کیلومتری قابل شنیدن بود. پشت سرش دختر جوانی پشت فرمان بود. دختری زیبا با آرایشی جذاب .پسر برای مخ زدن دختر یک لحظه چراغ های پلیسی ماشین را روشن کرد .ولی فایده ای نداشت .دختر می خواست سبقت بگیرد ، اما پسر اجازه ی این کار را به او نمی داد .او می خواست به هر صورت یا دختر را به دست آورد یا او را اذیت کند .ناگهان در یک لحظه بر اثر بی ملاحظه گی پسر ،دخترک نتوانست کنترل ماشینش را حفظ کند و از عقب محکم به ماشین پسر زد.
پسر دیوانه که موقعیت را مناسب می دید برای گرفتن ماهی از آب گل آلود با دادن فحش های رکیک از ماشین پیاده شد و به سمت دختر رفت .
قرتی خانم احمق ، بی شعور عوضی تو که رانندگی بلد نیستی بهتره پشت همون میز توالت بشینی . دختر بیچاره نگاهی به پسر و مردمی که دور و بر ماشینش جمع شده بودن انداخت و گفت:آقای محترم شما یک ساعته داری منو اذیت می کنی... شما داری بد رانندگی می کنی....
- بی خود حرف نزن بیا پایین ببین چه بلایی سر ماشین من آوردی....
- خوب خسارتشو می دم ....
- زحمت نکش ... گفتم بیا پایین .....
دخترک دو عدد عصا از روی صندلی عقب برداشت و به زحمت پیاده شد.
دختری معلول با دو پای قطع شده از زانو و اتومبیلی مخصوص معلولین .
چشم های پسر نزدیک بود از حدقه بیرون بزند. نگاهی از روی شرمندگی به دختر انداخت. سرش را پایین گرفت و رفت.
دیگر نه صدای ضبط ماشینش به گوش می رسید و نه موهایش را مرتب می کرد.
دختر لبخند تلخی زد و به راهش ادامه داد.
اندر احوالات این روزها ... !
در جایی خواندم ،
"مریلین مونرو " که در جمال و زیبایی شهره عام و خاص بود ، به دانشمند و نابغه عصر خود " البرت انیشتین " نامه ای نوشت که :
فکرش را بکن که من و تو ازدواج کنیم ... ! بچه هایمان با زیبایی من و هوش و نبوغ تو چه محشری می شوند !!!
" البرت انیشتین " هم در جواب نامه نوشت :
ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانم ... واقعا هم که چه غوغایی می شود ! ولی این یک روی سکه است ... فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود ، چه رسوایی بزرگی بر پا می شود ... !!!