کلاهبرداری کیانیان و عطاران در «نیش و زنبور»
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس،«نیش و زنبور» امروز در فرمانیه کلید خورد و در اولین روز فیلمبرداری این فیلم رضا کیانیان و بیتا سحرخیز جلوی دوربین رفتند.
«نیش و زنبور» به کارگردانی حمیدرضا صلاحمند و تهیه کنندگی علی سرتیپی، داستان دو دوست کلاهبردار به نامهای رضا و اسد است که در یک رکبزنی حرفهای(!) مقابل هم قرار میگیرند و ناگهان کسی از گرد راه میرسد و ....
نیش و زنبور که در گونه کمدی است ، گمان آن میرود که یکی از پرمخاطبترین فیلمهای سال جاری باشد.
رضا کیانیان این بار حضوری متفاوت را در «نیش و زنبور» تجربه میکند.
دیگر بازیگران این فیلم عبارتند از : رضا عطاران - مریلا زارعی - ژاله صامتی - بیتا سحرخیز - الیزابت امینی - پوراندخت مهیمن و .....
نویسنده : سروش صحت - مدیر فیلمبرداری : مسعود سلامی - صدابردار : آرش برومند - طراح چهره پردازی : مهرداد میرکیانی - طراح صحنه و لباس : فرهاد ویلکیجی - برنامه ریز : محمد آهنگرانی - مدیر تولید : یوسف صمدزاده - مدیر تدارکات : داوود ناظمی - عکاس : محمد فوقانی - مجری طرح : روح الله بهمنی.
«نیش و زنبور» نام موقت دومین فیلم بلند سینمایی «حمیدرضا صلاحمند» است.
این فیلم را «آفتاب نگاران» تولید میکند.
اکنون که سریال تلویزیونی "یوسف پیامبر(ع)" ساختـــه فرج الله ســـلحشـور تـوجـه بسیـاری از مخـاطبـان سیمـا و همچنین کارشناسان و منتقدان سینمایی و تلویزیونی را به خود جلب کرده، میتوان باور کرد که سلحشور مخاطب تلویزیونی خود را شناخته است اما گروهی از کارشناسان، منتقدان و تعدادی ازمراجع عظام برعدم تطابق کامل سناریوی این فیلم با واقعیت های مسلم تاریخی تاکید دارند.
هفته ها بود که ما شاهد پخش این سریال از شبکه یک سیما بودیم. برای اینکه بتوانیم نه به دفاع و نه درمقابل سریال بایستیم با چند تن از اهالی سینما وحتی مردم عامیبه گفتگو نشستیم تا نظراتشان را دراین باره بشنویم. هرکدام ازاین افراد ا شغلهای مختلف نظرات جالبی داشتند یکی به دفاع و دیگری به انتقاد ازسریال و کارگردانش سخن میگفت.
کیوان کثیریان یکی از منتقدین سینما درمورد سریال یوسف پیامبر اظهارداشت: اگرچه سریال به دلایل مختلف توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند و درصد بالای جذب مخاطبش در آمارها نشان از استقبال مخاطب دارد، اما به لحاظ ساختاری کار موفقی نبوده است. وی گفت: این داستان با داستان واقعی که در قرآن آمده و منابع مستندی که معتبر هستند همخوانی دارد، اما ایرادهایی هم برآن وارد است. کثیریان ادامه داد: درداستانهای قرآنی، صدر اسلام، ادبیات کهن ایرانی و غیره میشود انتخابهای بهتری داشت و از کسانی که تسلط بیشتری در فن سینما ونوشتن فیلمنامه دارند استفاده کرد.
وی افزود: معتقد بودن به یک چیز کافی نیست؛ بلد بودن آن فـرد یـکـی از شـروط مـهـم اسـت؛ داسـتـان یوسف پیامبر جزء داستانهای دراماتیک و پرکشش دینی ما میباشد و به نظر میآمد انتخابهای بهتری میتوانست وجود داشته باشد تا این سریال عظیم ساخته شود. کثیریان به قصه سریال اشاره کرد و گفت: قصه پرکششی بود و البته سلحشور هم درجاهایی که احساس کرد برای مخاطب جذاب است شاخ و برگش را زیاد نمود. وی تصریح کرد: من کارشناس امور دینی نیستم اما تا جایی که تحقیق کردم، بسیاری از شاخههای داستان به اندازه کافی سندیت ندارند. کثیریان چند همسری دراین سریال را مخالف عرف دانست و ادامه داد: ترویج مسائلی مانند«چند همسری»که درسریال دیده میشود مورد قبول عرف ما نیست و پرداختن سلحشور به این گونه مسائل، اغراق آمیز و غیرواقعی به نظر میآید.
وی گفت: کارشناس نیستم اما از پدرانمان هم که میپرسیم این طور داستان یوسف را تعریف نمیکنند، بعضی جاها به نظر میآید خلاف واقع باشد. کثیریان ادامه داد: این فیلم به لحاظ ساختاری، امور فنی سینما، دیالوگ نویسی، فیلمنامه و حتی فیلمبرداری و صحنه آرایی کار ضعیفی است که البته آدمهای حرفه ای در این کار بودند که کاررا ساده گرفتند و کار، سردستی انجام شده است. کثیریان افزود: داستانی که در قرآن وجود دارد بسیار خلاصه تر از آن است که بشود درموردش سریال طولانی مدت ساخت. وی به بخش مهم این سریال یعنی استفاده از منابع معتبر درساخت این کار اشاره کرد و گفت: مهم این است که تحقیقات فیلمنامه نویس از منابع مستند و معتبر باشد و خدای نکرده چیزی درآن نباشد که خلاف واقع باشد.
کثیریان درادامه گفت: کارهای قرآنی حساسیت های خودش را دارد، اطلاعاتی که همیشه در ذهن میماند همین سریالهاست؛ یعنی "حضرت یوسف" که برای اولین بار ساخته شده در ذهن بیننده ایرانی میماند و اطلاعاتی که در آن داده شده به عنوان اطلاعات معتبر ومستند است که همه میتوانند به آن استناد کنند. کثیریان اذعان داشت: این کارها تیغ دولبه هستند! ساختن کارهای تاریخی و قرآنی، آدمهایی که مشرف به تاریخ و زبان سینما به شکل استانداردش باشند را میخواهد. وی به شخصیت کارگردان این سریال اشاره کرد و گفت: سلحشور آدم شریف و معتقدی است و این شرط شاید لازم باشد اما کافی نیست زیرا نباید به ظاهر سریالها نگاه کرد. کثیریان به سریال تنهاترین سردار و کارگردان آن اشاره کرد و ادامه داد: شاید برخی سریالها را که دیگران کارگردانی کرده بودند مثل تنها ترین سردار که اصلا فکر نمیکردیم فخیم زاده اینچنین سریالی بسازد و همیشه تصورمان روی سریالهای پلیسی بود؛ اما این سریال کار قابل قبولی بود که اتفاق افتاد اما در مورد سلحشور و کارگردانی اش برای این سریال بیش از این انتظار میرفت.
وی افزود: ممکن است سریال یوسف پیامبر هم اکنون واکنش مثبت مخاطب را به همراه داشته باشد؛ ولی آن افت یعنی تاثیری که درذهن مخاطبها میگذارد و همیشه هم میماند، افت کمینیست که اگر سلحشور دربعضی نقاط درست عمل نکرده باشد اتفاق خوبی نیست. کثیریان تصریح کرد: داستان و روابطی که در شکل گیری این داستان بوده تاثیر مثبت داشته و اگر کسی غیرازسلحشور این قصه را میساخت قطعا تاثیر بهتری داشت. وی ادامه داد: سلحشور در کارنامه اش سریال ایوب پیامبر را هم دارد که متاسفانه اصلا نه دیده شد ونه کارقوی بود؛ متاسفانه سوخت و دیگر کسی آن را کار نمیکند یا مردان آنجلس که کار متوسطی بود و میشد خیلی بهتر از اینها کار کرد. کثیریان با اشاره به استفاده از نیروی شایسته تر در کارهای تاریخی افزود: ما با نیروی بهترو شایسته تر میتوانیم کارهایی که یک بار انجام میشود را به نحو احسن انجام دهیم.
وی با پیشنهاد ساخت زندگی پیامبر (ص) به دست اندرکاران گفت: مهمترین چیزی که وجود دارد این است که چرا هیچ دست اندرکاری از تلویزیون و سینمای ما به فکر ساخت داستان زندگی پیامبر(ص)(حضرت محمد) نیست؟ همچنین محمد رضا کریمیمدیراطلاع رسانی دانشگاه آزاد اسلامیگفت: داستان یوسف با توجه به اینکه در قرآن مجید به عنوان احسن القصص ذکر شده؛ دارای ویژگی ها و جذابیتهایی بود که صدا و سیما به فکرساخت و ماندگار کردن آن افتاد. وی گفت: همانطورکه در طول تاریخ هم مشخص است هیچ چیزی مانند فیلم و سریال نمیتواند تاثیرگذار باشد و نقش هنر میتواند ماندگاری اثررا برروی افکار عمومیداشته باشد. کریمیافزود: از دو زاویه سریال حضرت یوسف را میشود بررسی کرد؛ چیزی که درکتاب قرآن وتفاسیر نگاشته شده که یـــــک واقــعــــیـــت تــــاریـــخی است؛ و زمانی که به سبک فیلمنامه درآمده، تاحدودی جنبه روایتهای غیرمعروف و غیرموثق درآن نفوذ کرده است. وی ادامه داد: منابعی که درانتهای تیتراژ این سریال نوشته شده نشان میدهد که تحقیقات بسیاری برای ساخت این سریال شده است.
مدیراطلاع رسانی دانشگاه آزاد اظهار داشت: سلحشور بهخاطر اینکه سریال مخاطب زیادی داشته ومردم پسند باشد، قسمتهایی از سریال را پررنگ و درقسمتهایی از تاریخ منحرف شده است. وی با اشاره به پرمخاطب بودن این سریال نزد مخاطبان گفت: این سریال مخاطب بسیاری دارد و دارای ریتمیاست که مخاطب را به دنبال خود میکشاند. وی افزود: راجع و بعضی فیلمسازها به این سریال ایرادهایی را وارد کردند؛ اما زاویه دوم را هم باید دید یعنی زحمتی که برای ساخت این سریال تاریخی کشیده شده است. کریمیافزود: در پایان این سریال فیلمساز و عوامل تولید باید اطلاع رسانی کنند که علت پررنگ کردن و استفاده از تفاسیر در سریال و یا سریع پرداختن و گذشتن از بعضی قسمتها چه بوده است؟ و این را به مردم صادقانه گزارش دهند تا مردمیکه سریال را دنبال کردند آن را قبول کنند. وی ادامه داد: تولید سریال تاریخی درنوع خود اقدام ارزشمندی است. این سریال نیز با توجه به هزینه های بسیار، نقاط ضعف هم دارد.
کریمی در پایان سخنان خود گفت: این باید تجربه ای برای سریالهای بعدی که در صدا و سیما تولید میشود باشد تا با درنظر گرفتن حساسیت ها کارهای بعدی را به نحو بهتری تولید کنند. صدیق شریف بازیگر سینما و تلویزیون هم درمورد سریال حضرت یوسف گفت: این مسئله نیاز به کالبد شکافی و تعمق بیشتری دارد؛ اما مسئله مهم این است که سریال یوسف پیامبر دارای قصه خوب وجذابی است. وی ادامه داد: مردم که همان مخاطبان این سریال هستند ازاین سریال خوششان آمده پس انتظار استقبال ازاین سریال را میتوان داشت. فلورا سام نویسنده و بازیگر سینما وتلویزیون نیز درمورد سریال حضرت یوسف گفت: زحمت زیادی کشیده شده و همه سعی شان را کرده اند که کار قابل قبولی ارائه بدهند. وی ادامه داد: سریال یوسف پیامبر پروداکشن قوی داشت و روی این سریال تاریخی زحمت کشیده شده است. سعید شیخ زاده هم که سابقه دوبلوری و بازیگری در سینما و تلویزیون دارد در مورد سریال یوسف پیامبر گفت: این سریال مخاطبش را پیدا کرده است، اما انتظار میرفت با هزینه هایی که برای این سریال شده از نظر فنی کیفیتش بالاتر باشد. اگر سلحشور رضایت اهل سینما را بهدست میآورد، بــــــــــــد نـــــبـــود. شیخ زاده به وفادار بودن این قصه به قرآن اشاره کردو گفت: این سریال مشخص است که با تحقیقات کامل نوشته شده است. درست است که کارگردان و نویسنده این کار رنگ و لعاب بیشتری به سریال داده اما همه اینها با تحقیق بوده است. وی با اشاره به شخصیت پردازی ها دراین سریال گفت: انتخاب بعضی از بازیگران، به جا نبود زیرا دقیقا بعضی از شخصیت ها را نمیتوانستی باور کنی، شاید درانتخابها شخص دیگری انتخاب میشد بهتر بود. شیخ زاده دیالوگهای استفاده شده در سریال را کاملا امروزی دانست. وی درادامه گفت: این اس ام اس هایی که تولید میشود ربطی به عدم توفیق این سریال ندارد؛ دنیا تغییر کرده و این شیطنت هایی است که درهمه جای دنیا حتی کشورما نیز هست. ازمیان مردم عبور میکنم و به دنبال مخاطبین این سریال با یک مغازه دار روبرو میشوم که شاید بعد از یک روز سخت کاری با ورزش کشتی اوقاتش را سپری میکند. او میگوید که با همسرو فرزندانم روزهـــــــــــای جــــــمـــــعــــــــــه بــــــــــه بـــــهــــــــــانــــــــــه دورهــــــــــم بــــــــــودن، مینشینیم و این سریال را دنبال میکنیم. علی محمدی درمورد این سریال گفت: شاید ۹۰درصد از مردم روزهای جمعه منتظر دیدن این سریال بودند. این سریال طبق روایت قرآنی بوده و شاید علت اصلی استقبال از آن، داستان پیامبرانمان است. وی افزود: گاهی اوقات دیالوگ ها از دستشان دررفته و ناخودآگاه مثل امروزی ادا شده است.
محمدی گفت: تولید اس ام اسها ربطی به سریال ندارد، زیرا افرادی هستند که با مسائل الکی سریع اس ام اس تولید میکنند و این ربطی به عدم یا توفیق این سریال ندارد. وی افزود : دراین فیلم یک سری سوتی هایی دیده شد که فکر میکنم از دستشان خارج شده و به آن توجه نداشته اند. اکبر نیکونیا یکی از معلمین ابتدایی نظرش را درمورد این سریال اینگونه بیان کرد: یکی از سریالهای موفق ۳۰ سال گذشته، همین سریال "یوسف پیامبر" بوده است وبه اندازه ای موفق بوده که بیننده را جذب خود کرده به طوری که بیننده درزمان پخش، میخکوب این سریال شده است. وی درمورد وفاداری قصه این سریال به قرآن گفت: سلحشور تحقیقا موفق شده این سریال را به همان شکلی که روی داده، منعکس کند و بیننده آن را باور کند. وی بازی ریاحی درنقش زلیخا را روان و زیبا تـــوصــیـــف کـــرد و ادامـــه داد: بـــازی ایــشـــان در ایـــن نــقـــش، قابل قبول است و بیننده قبول میکند که واقعا ریاحی مختص این نقش بوده است. نیکونیا افزود: این سریال واقعیت ها را منعکس کرده و اینکه به آن شکل بوده یا نبوده، به خود کارگردان برمیگردد. بهرام سعیدی مهندس متالوژی دراین ارتباط گفت: یکی از بزرگترین ضعفهای این سریال، دیالوگها و بازیگران آن هستند که نتوانستند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. وی گفت: شاید علت استقبال، فقط وجود داستان قرآنی باشد وگرنه ضعف انتخاب بازیگرو همینطور ساختار و کارگردانی آن و حضور بازیگران بی تجربه درکنار بازیگران بـاتـجـربه باعث شده که اوج بازیگری بازیگران باتجربه زیرسوال بـرود و هـمـه بـاهـم یکـدسـت شوند که این کار، ضعیف درآمده است. سعیدی در مـورد بازیگر اصلی این سریال (حضرت یوسف) گفت: ازبازیگرمنطبق با شخصیت حضرت یوسف استفاده نشده است. وی درمورد دیگر شخصیت های این سریال گفت: شخصیت پردازی در این سریال به درستی رعایت نشده واگر از بـازیـگران باتجربه بیشتر استفاده میکردند مطمئنا با استقبال روبهرو میشد البته این سریال میتوانست بهتر از اینها هم باشد.
قسمت پایانی مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر(ع)» جمعه این هفته 11 اردیبهشت ماه به روی آنتن میرود.
فیلم برداری سریال حضرت یوسف(ع) روز 27 خرداد ماه سال 83 کلید خورد و و پس از گذشت 1129 روز تصویربرداری این مجموعه روز 27 فرودین ماه سال 86 در شهرک دفاع مقدس به پایان رسید.
بنابراین گزارش این مجموعه تلویزیونی در 45 قسمت 50 دقیقه ای برای سیما فیلم تولید شد و تدوین هم زمان آن نیز توسط «حسین زندبافـ» انجام شد. صداگذاری این مجموعه را «محمدرضا دلپاک» انجام داد و «پیمان یزدانیان» موسیقیاش را ساخت.
در این مجموعه تلویزیونی که جزء پروژههای الف سیما فیلم به شمار میرود و کار نگارش آن چهارسال به طول انجامیده، «جمال شورجه» به عنوان مشاور کارگردان حضور داشته است.
در این مجموعه 20 بازیگر بازیگر نقش اول، 20 بازیگر نقش دوم و 40 بازیگر نقش سوم بازی کردند و در برخی از صحنهها هزار تا 1200 نفر سیاهی لشکر حضور داشتهاند.
بازیگرانی چون محمود پاک نیت، کتایون ریاحی، پروانه معصومی، جعفر دهقان، جهانبخش سلطانی، مهوش صبرکن، لیلا بلوکات، مصطفی زمانی، رحیم نوروزی ، زهرا سعیدی، سعیده عرب، نسرین یکسایی، فرشته سرابندی، الهام حمیدی، پانتهآ مهدینیا، امیر حسین مدرس، اسماعیل سلطانیان ، محمد علی سلیمان تاش، محمد قاسم پورستار، عباس امیری ، سروش کهوری نژاد، داوود شیخ، زهیریاری، اردلان شجاع کاوه، رضا آقاربیع، اسرافیل علمداری ، علی بکائیان، ناصر فروغ، کوروش زارعی، سیروس اسنقی، مجتبی بیطرفان، حسین جعفری و ارسلان قاسمی نژاد در این سریال قرآنی به ایفای نقش پرداختهاند.
بودجه این سریال در زمان تولید یکی از بحث برانگیزترین مباحث موجود بود که فرج الله سلحشور در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس درباره بودجه گفت: چند وقت پیش یکی از روزنامهها تیتر زده بود که پروژه حضرت یوسف 200 میلیارد ریال معادل 20 میلیارد تومان هزینه داشته است. این خبر مصادف با زمانی بود که من با آقای ضرغامی صحبت کرده بودم و از ایشان خواهش کرده بودم رقم اصلی بودجه این سریال را اعلام کند.
وی افزود: بلافاصله نیز از سوی سیما فیلم اعلام شد که 7 میلیارد تومان برای ساخت سریال هزینه شده که ما 6 میلیارد و 400 میلیون آن را از تلویزیون گرفتیم و 600 میلیون هم خودمان از جاهای مختلف جذب کمک کردیم. سریالهایی نیز که همزمان با این سریال ساخته شد، هنوز در حال ساخت است. پخش این سریال به پایان رسید، اما آنها هنوز تصویربرداری میکنند. پس نمیتوانیم بگوییم زمان آن سریالها با زمان سریال ما متفاوت بوده است. هر قدر بودجه ما و آنهاست ، میتواند مبنای قضاوت باشد. سریال ما یک چهارم سریالهای دیگر هزینه برداشته است.
در سایت (imdb) بخشی به نام گافها وجود دارد. در این بخش اشتباهات و سوتی های فیلم بیان می شود که به نوعی بسیار جالب و گاهی با نمک است. سوتی هایی که گاه از دید بیننده عادی به دور می ماند اما چشمهای تیزبین کارشناسان آن را شکار می کند: اشتباه درباره حقایق:
1- شعری که در جریان مسابقه به «کاوی سورداس»، شاعر قرن شانزدهم منتسب می شود در واقع اثر «گوپال سینگ نپالی» است.
2- مشخصاً فیلم برای بیننده غربی ساخته شده نه بیننده هندی چرا که نحوه نوشتن عددی ده میلیون برای هندی ها و غربیها متفاوت است، هندی ها همواره این رقم را «یک کرور» می خوانند و نه 10 میلیون.
3- در ابتدا زاغه ها کنار فرودگاه در حاشیه راه آهن هستند. اما وقتی سلیم و جمال بزرگ می شوند و جمال، سلیم را در کارگاه ساختمانی می بیند، سلیم به او می گوید که این آسمانخراشها درست برروی زاغه ها بنا شده. آیا ساختن آسمانخراش کنار فرودگاه ممکن است؟
اشتباه در ترتیب زمانی:
1- اگرچه ماجرای فیلم در تابستان 2006 می گذرد، ولی مسابقهٔ کریکت هند و آفریقای جنوبی که در فیلم نشان داده می شود سال 2007 برگزار شده.
2- در صحنه ای که جمال سعی می کند غذا بدزدد و از سقف قطار به داخل پنجره آن آویزان می شود، نوع پنجره ای که در فیلم دیده می شود در واقع تنها سال 2002، بعداز شورشهای گجرات در قطارهای هند نصب گردیده و ماجرای مذکور بسیار پیش ار این تاریخ است.
3- قطاری که سلیم و جمال مدتها بر روی آن زندگی می کنند کوپه هایی با رنگ آبی دارد در حالی که کوپه هایی با این رنگ مدتها بعد از این زمان در راه آهن هند به کار گرفته شد.
4- در صحنه ای که جمال و سلیم در تاج محل کاسبی می کنند، اسکناس 10 دلاری جدید در دست جمال دیده می شود، در حالی که این اسکناسها تازه از سال 2006 به بازار آمده.
تسلسل:
1- وقتی سلیم و جمال لاتیکا را در استودیوی رقص پیدا می کنند، او بدون حلقه در بینی و یکباره با حلقه در بینی دیده می شود.
2- در پاسگاه پلیس سلیم یک لیوان چای می نوشد و آن را روی میز جلوی خود می گذارد، اما در صحنه بعد لیوای چای پر شده روی میز دیده می شود!
ناهماهنگی در صدا و تصویر:
در صحنه ای که جاوید پارتی بر پا کرده آهنگی که در پس زمینه پخش می شود متعلق به فیلم "Don" است، در حالی که تصویر فیلمی که در تلویزیون آنها پخش می شود متعلق به فیلم "Yuva" است.
میکروفون در تصویر:
در صحنه ای که لاتیکا در اتاق می رقصد و جمال و سلیم برای نجات او می آیند، به دفعات میکروفون صدابرداری در آینه اتاق دیده می شود.
گافهای پیرنگ فیلم نامه:
1- وقتی مجری مسابقه از جمال می خواهد که سوال در مورد کتاب سه تفنگدار الکساندر دوما را بخواند، او می گوید که بی سواد است و مجری هم این موضوع را به تمسخر می کشد. اما در صحنه ای دیگر در شرکت مخابراتی محل کار جمال می بینیم که او به راحتی پشت کامپیوتر می نشیند و اسم سلیم را تایپ می کند و در بانک اطلاعاتی شرکت جستجو می کند.
2- مسابقه واقعی «کی می خواهد میلیونر شود؟» ضبط استودیویی می شود و چند روز بعد پخش می شود. در فیلم مسابقه پخش زنده می شود و این بدین معناست که بیینده تلویزیونی سوال را می بیند و قبل از تماس برنامه وقت زیادی دارد تا پاسخ را از منابع بیابد. همچنین در این مسابقه هرگز تلفن همراه به جهت احتمال خط ندادن و مشکلات شبکه ای وصل نمی شود. …
محمود گبرلو گفت: انتقادیترین و در عینحال دلچسبترین بخش «مرد دوهزار چهره» قسمت فوتبالی آن بود که بر همه نقاط ضعف و کاستیهای دل آزار فوتبال ما انگشت گذاشت و با طنزی زیرکانه فساد پنهانی این عرصه را به باد شلاق گرفت
محمود گبرلو در یادداشتی تحت عنوان «هزار چهره کسلکننده» به ارزیابی سریال نوروزی «مرد دو هزار چهره» پرداخت.در این یادداشت میخوانیم: یکی از ویژگیهای شخص «مهران مدیری» توجه و علاقه پیوسته و مداوم به یک موضوع یا مضمون خاص در طول فعالیت حرفهایاش در عرصه طنز تلویزیونی است. از جنگ 77 به این طرف شاهد تکرار آزمودهها توسط او بودهایم. تا "پاورچین " تکرار "جنگ 77 " به انحای مختلف و بعد کپیهای "پاورچین " که در نهایت به " شب های برره " یعنی بسط یکی از ایدههای همان "پاورچین " رسید. حالا نوبت ایده درخشان " مرد هزار چهره و مرد دو هزار چهره و احتمالا در سالهای بعد سه و چهار هزار چهره رسیده است
آیا تا حالا به این فکر کرده بودین که خلق این هیبت و قیافه آیا تخیلی بوده یا واقعی؟؟ بد نیست بدانید شخصی با این مشخصات ظاهری وجود داشته و خلق قیافه شرک با الهام از ظاهر این آقا بوده.
ماوریک تیلت در سال ۱۹۰۳ به دنیا آمد و در سال ۱۹۵۴ هم از دنیا رفت. او یک کشتی گیر حرفهای بود. آن هم در نخستین سالهایی که ورزش به عنوان یک سرگرمی شناخته شده بود.
او متولد فرانسه بود. بسیار باهوش و به چهارده زبان دنیا صحبت میکرده. به شعر و تجارت هم علاقه بسیار داشته.
در دهه بیستم زندگیش، گرفتار بیماری نادر آکرو مگالی شد که باعث رشد ناهنجار استخوان هایش شد و کل اندامش را در بر گرفت که برایش رنج و عذاب زیادی به همراه داشت و مورد بیمهری مردم قرار گرفت به طوری که مجبور به ترک محل زندگیش که بسیار به اونجا علاقه داشت گردید.
مسعود دهنمکی» با اشاره به این که «اگر لودگی قرار بود فروش داشته باشد چرا سال گذشته فیلمها نتوانستند حتی نصف «اخراجیها2» فروش داشته باشند؟» گفت: دوستان مخالف «اخراجیها2» بهتر است عصبانی نباشند و به شعور مخاطب توهین نکنند.
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس،نشست فیلم سینمایی «اخراجیها2» با حضور مسعوده دهنمکی(کارگردان)،حبیبالله کاسهساز(تهیهکننده)،محمدرضا شریفینیا(مجری طرح و بازیگر)،مرتضی شایسته(پخشکننده)،فخرالدین صدیق شریف(بازیگر)،حسام نواب صفوی(بازیگر) و حمید داودآبادی(مشاور) این در خبرگزاری فارس برگزار شد.
«مسعود ده نمکی» در شروع صحبتهای خود با رد ادعاهای «عباس منظرپور» مبنی بر کپیبرداری «اخراجیها» از کتاب «در کوچه و خیابان» گفت:البته ایشان اولین نفری نیست که چنین ادعایی دارد و تاکنون چندین نفر به انواع مختلف ادعاهایی را مطرح کردهاند. همین موضوع نشاندهنده این است که ظاهرا در جبهه و جنگ از این دست آدمها بودهاند که هر کسی در گوشه و کناری یک شخصیتی مثل مجید سوزوکی را دیده است و فکر می کند که همه مثل هم هستند.
* «اخراجیها1» یک فیلم معناگرا است