انتخابات جذابترین واقعه خبری برای جامعه رسانهای است.
سمیه کریمی: انتخابات ریاست جمهوری در ایران این روزها تعداد زیادی از خبرنگاران خارجی را به ایران کشانده است و بسیاری از این خبرنگاران که برای بار اول به ایران آمدهاند مجذوب فضای اجتماعی و فرهنگی کشورمان شدهاند.
این موضوع سبب شده در کنار موضوع انتخابات گزارشهای متنوعی درباره مشاهدات اجتماعی خود از فضای ایران که غالبا برخلاف تصورات و ذهنیت اولیه آنها بوده تهیه کنند و روایت خود از ایرانی متفاوت را به چهار گوشه دنیا برسانند.
به نظر میرسد شور و نشاط انتخاباتی این روزها برای همه خبرنگاران غیر قابل پیشبینی بوده و از سوی دیگر دیدن پوششهای زنان و مردان، سفره خانههای سنتی و بناها و اماکن قدیمی نظیر بازار، مساجد و. . . سفری به یادماندنی برای آنها رقم میزند.
همراه داشتن چادر
Nahlah Ayed، خبرنگار شبکه خبری «سی. بی. سی» کانادا (CBC News) که به گفته خود سی سال پس از وقوع بزرگترین رویداد در ایران (انقلاب) به ایران آمده است، ماجراهای جالبی برای گفتن به مخاطبان خود دارد.
وی که با تدارک کامل به ایران سفر کرده است یک چادر نیز همراه با خود آورده تا در صورتی که لباس او با قوانین پوشش در ایران متناسب نباشد چادر به سر کند، اما به گفته او: متوجه شدم که خیابانهای تهران آنگونه که تصور میکردم پر از زنان چادری نیست. گویا مدت هاست که نحوه پوشش زنان جوان تغییر کرده و آنها مانتوهای شیک تا زانو یا حتی کوتاهتر را برتن میکنند پوششهایی از هر نوع سبک و رنگ. در این لحظه از نظر پوشش احساس شلختگی و نادانی کردم!
وی در ادامه گزارش خود با بیان اینکه ایران کشوری است که توسط جوانانش به حرکت درمیآید، تصریح کرد، بسیاری از این جوانان، خود در حال شکل دادن یک تحول هستند و خواستههای خود را شناختهاند.
وی با اشاره به شور و اشتیاق انتخاباتی مردم برخلاف تصور و ذهنیت قبلی خود از فضای حاکم بر ایران میگوید: اما به نظر میرسد در حال حاضر سنتهای قدیمی کنار گذاشته شده است. هزاران جوان شامل طرفداران هر دو نامزد اصلاحطلب و احمدینژاد رئیسجمهور در خیابانها گرد هم آمدهاند، شعار میدهند، پرچمها را به اهتزاز در میآورند و حتی در ملأعام در کشوری که ظاهراً این قضیه ممنوع است، میرقصند.
امروز من در روز روشن در حاشیه یک پیادهرو زنان جوانی را دیدم که با صدای بلند آواز میخواندند. ماموران نیز از دور تذکر میدادند. این در مقایسه با آنچه قبلاً شنیده بودم تازگی داشت.
گزارشگر نیویورک تایمز نیز در گزارشی با عنوان الفاظ تند در ایران با نزدیک شدن انتخابات مینویسد که مبارزات انتخاباتی جاری که اکنون در هفته پایانی است، به سحطی از هیجان و خصومت ورزی رسیده است که تقریباً در تاریخ این کشور ناشنیده است.
بر اساس این گزارش نامزدهای اصلی یکدیگر را به فساد، رشوه خواری و شکنجه متهم میکنند. همسر رقیب اصلی محمود احمدینژاد رئیسجمهوری، او را به پیگرد قضایی تهدید کرده است و هر شب، بخشهایی از پایتخت با حضور هزاران مرد جوان که تا سیپیده دم در خیابانها میرقصند یا جدال میکنند، به عشرتکدهای پر سر و صدا بدل میشود.
جنبش رنگین
شکل و برنامههای تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری بویژه هواداران میر حسین موسوی نیز توجه خبرنگاران خارجی را به خود جلب کرده است. به گفته خبرنگار سی بیسی طرفداران میرحسین موسوی، کاندیدای اصلاحطلب، تعدادی از تاکتیکهای مدرن سیاسی که در سطح جهان رواج دارد را به کار گرفتهاند. جنبش موسوی دارای یک رنگ - سبز - است و هرکجا که شما بروید مردمی را با نوارهای سبز که بر مچ دست، سر، کیف و خودروهایشان بستهاند مشاهده میکنید. به مدد اینترنت و پیامهای متنی این شیوه در حال گسترش است.
در انتخابات جاری کاندیداها در مناظرههای زنده تلویزیونی به بحث و مجادله مشغول هستند. این مناظرهها فرصتی را برای رهبران مخالف دولت فراهم کرده تا انتقادات مستقیم خود را متوجه دولت کنند و دولت نیز از گذشته خود دفاع کند.
نیویورکتایمز مینویسد: انرژی موجود در مبارزات انتخاباتی ظاهراً به زندگی روزمره مردم راه یافته و بسیاری از مردم عادی در طرح انتقاداتی که معمولاً جرات بیان آنها را ندارند جسور شدهاند. به نوشته این روزنامه فضای کارناوالگونه انتخابات و سر دادن شعارهای تند، تا حدودی منعکسکننده شل شدن تناوبی مقررات هر چهار سال یکبار در فصل انتخابات است.
حضور «زهرا رهنورد» همسر موسوی در ستاد انتخاباتی همسرش رویداد جالبی برای خبرنگاران خارجی بوده و بر اساس گزارشها به اولین زن یک کاندیدا از زمان انقلاب اسلامی تبدیل شده و در حالی که یک ژاکت جین زیر چادر سیاه گلدار و ظریف خود برتن کرده بود، از لزوم بهبود تصویر ایران در خارج از کشور، اشتغالزایی برای جوانان و آزادی بیان سخن میگفت.
حضور خبرنگاران خارجی در گالری هنری که در آنجا نقاشیهای موسوی و رهنورد به نمایش در آمده بود، نیز از دید آنها رویدادسبز دیگری بود که در جریان سفرشان به ایران رقم خورد.
گلستان شهداکریستوفر دوبلیگ خبرنگار مجله اکونومیست در تهران که دارای مدرک فوق لیسانس مطالعات شهری با گرایش ایران و هندوستان است، حضور خبرنگاران خارجی در ایران را به نفع ایرانیان میداند و میگوید: ممکن است برخی انتقادات به کار رسانههای خارجی در ایران وارد باشد، اما به طور کلی حضور خبرنگاران خارجی به نفع مردم و دولت ایران و از همه مهمتر به نفع حقیقت است.
وی که زبان فارسی را به راحتی حرف میزند و یک کتاب راجع به ایران به نام گلستان شهدا نیز نوشته است تأکید میکند، اکثریت خبرنگارانی که به ایران میآیند ایران را دوست دارند، سعی میکنند زبان فارسی یاد بگیرند و دوستان ایرانی بسیاری دارند.
وی افزود: هر خبرنگار خارجی که به کشور دیگری برود خود به خود نسبت به آن کشور دلسبته میشود. به همین خاطر یک خبرنگار خارجی ممکن است با مرکز خبری خودش دچار مشکل و تنش شود، در خیلی از رسانههای غربی ممکن است دبیر یا سردبیر با نگاه خبرنگارش در تهران مخالفت کند و تضادهایی ایجاد شود. من سراغ دارم کسانی را که خبر نوشتهاند اما سردبیر از چاپ کردن آن خبر منصرف شده است.
گزارشهای کلیشهایدوبلیگ با تأیید گزارشهای کلیشهای خبرنگاران خارجی در ایران و اینکه گزارشها تکراری و شبیه به هم شده است گفت: ما نمیتوانیم ایران را با چند گزارش و مصاحبه با دختران بیحجاب توچال نشان بدهیم. اینها تنها قسمتی از ایران است و همه ایران نیست. اگر خبرنگاری میخواهد کار عمقی انجام دهد باید با مردم پایین شهر تهران گفتوگو کند باید با مردم روستاها گفتوگو کند باید با روحانیون هم گفتوگو کند.
وی افزود: اما بیشتر خبرنگاران خارجی در تهران با مشکل تهیه خبر روبهرو هستند. چرا که مسئولان ایرانی وقت مصاحبه نمیدهند و خبرنگار مجبور است به طریقی مطلبش را ارسال کند. بنابراین به توچال میرود یا در یک تاکسی مینشیند و دیدگاههای مردم را گزارش میدهد. کریستوفر دوبلیگ خطاب به خبرنگاران حاضر در نشست گفت: ما باید از پشت میزهای خود بلند شویم وسراغ خبر برویم. کارخبرنگاری جستوجوی حقیقت است نه از روی شرایط و نه از روی اعتقادات شخصی سیاسی.
در همین راستا خبرنگار سی بیسی میگوید: من برای پوشش انتخابات به ایران آمدهام. دقیقاً نمیدانم قبلاً چه تصوری از ایران داشتم اما مسلماً انتظار این همه شور و نشاط را نداشتم.