میرحسین موسوی گفت: «در زمینه سیاست خارجی شاهد تناقضهای متعددی هستیم؛ مثلا درباره مسائل ملی صحبتهایی میکنیم اما بعد زیر پرچمی مینشینیم که در آن به جای نام خلیج فارس، نام خلیج ع ر ب ی درج شده است». |
نخستوزیر کشورمان در دوران دفاع مقدس همچنین گفت: «ویژگی ما آذربایجانیها این
است که هرگاه خطری برای کشور پیش آمده، پیش از همه برای دفاع از کشور آماده شدهایم و کشور را حفظ کردهایم و الان هم چنین احساسی را در ملاقات با همشهریهای خود حس میکنم. دلهرههای آذربایجانیها برای دغدغههای کل کشور است و نمیشود اینها را از هم جدا حس کنیم. نباید در آینده با نگاه امنیتی به این نوع فعالیتها نگاه کنیم بلکه به عنوان دلسوزی برای کل کشور باید تلقی کنیم».
میرحسین موسوی درباره حمایت ایران از مسلمانان جهان متذکر شد: «اجزای سیاست خارجی کشور باید به عنوان یک منظومه به هم پیوسته باشند. نقد من به سیاست خارجی فعلی کشور، وجود نقضها و نبودن یک منظومه است. به طور مثال ما با ونزوئلا ارتباط قوی میگیریم ولی به قفقاز، جمهوری آذربایجان، آسیای مرکزی و دیگر همسایگان خود اهمیت چندانی نمیدهیم و اینجاست که مشکل به وجود میآید. من کشور خود را جزو یک مجموعه تمدنی عظیم میبینم و معتقدم باید برخی روابط خود را احیا کنیم و عمق استراتژیک بدهیم. ارتباط ما با جهان پیرامونی باید به برنامههای درازمدتی معطوف شود که با تغییر دولتها تحتالشعاع قرار نگیرد».
او توضیح داد: «مشکل ما این است که هیچ سیاست ثابتی که معطوف به منافع حیاتی ما در منطقه باشد نداریم و سر خود را به هیاهوهایی برای مصرف داخلی گرم کردهایم و منافع خود را در دنیا از یاد بردهایم. در زمینه سیاست خارجی شاهد تناقضهای متعددی هستیم. مثلا در مورد مسائل ملی صحبتهایی میکنیم و بعد زیر پرچمی مینشینیم که در آن به جای نام خلیج فارس، نام خلیج عربی درج شده است. حمایت
از مسلمانان جهان، فلسطین و حمایت از فرزندان لبنان که فرزندان طبیعی انقلاب اسلامی و امام (ره) هستند و حتی از منافع ما هم حمایت کردهاند یک حمایت اصولی است به شرط آنکه یک منظومه باشد. سیاست خارجی را برای اهداف کوتاه مدت و هیاهو نباید به کار بگیریم».
وی درباره قوانین تبعیضآمیز حوزه زنان تاکید کرد: «هر قانونی اگر از نظر محتوا به شکلی در بیاید که وجدان عمومی آن را سازگار با خود نبیند، راه درست این است که از طریق قانون، آن را تغییر دهیم. این مساله یک فرآیند دارد و دولت نیز در این فرآیند نقش دارد. مسیر تغییر قانون، مطابق با قانون اساسی است و از طریق مجلس، شورای نگهبان و الی آخر صورت میگیرد. من مطابق آنچه اعتقاد دارم به سهم خود مخالف هر نوع تبعیض هستم و از طریق اختیارات خود، لوایحی را در این زمینه تقدیم مجلس خواهم کرد».
موسوی درباره برخورد با فعالان کمپین موسوم به کمپین یک میلیون امضاء نیز گفت: «من با هر نوع برخورد خشن و زورمدارانه با فعالان مختلف از جمله فعالان عرصه زنان مخالف هستم».
نخستوزیر کشورمان در دوران دفاع مقدس با تاکید بر این که عرصه اقتصاد، سیاست و فرهنگ از هم جدا نیستند افزود: «معتقدم برای حل مشکلات کشور در زمینه فرهنگ باید یک دولت فرهنگی داشته باشیم؛ نه یک فرهنگ دولتی. فرهنگ نمیتواند دستوری و آمرانه باشد. وظیفه دولت، بسترسازی است و دولت نمیتواند فیلم بسازد و کتاب بنویسد بلکه دولت باید فضا را طوری باز کند تا همه در آن بتوانند آزادانه فعالیت کنند».
یکی از دانشجویان نسبت به برگزاری این جلسه سخنرانی در ایام رحلت آیتالله بهجت اعتراض کرد که مهندس موسوی پاسخ داد: «آیتالله بهجت یک عالم بزرگ و از مراجع بزرگ تقلید ما بودند و جا دارد که در این جلسه
یادی از ایشان کنیم. ولی باید به این نکته اشاره کرد که هرکدام از این روزهای خاص و ایامالله وسیلهای برای رساندن آگاهی میشوند. خود حضرت رسول (ص) هم در ایام حج و روز عرفه با اعزام امیرالمومنین(ع) به جمع مسلمانان به طرح مباحث آگاهساز و معرفتی میپرداختند. روز عاشورا، تاسوعا و روزهای مشابه دیگر نیز روزهای آگاهیدهی هستند و شما نمیتوانید دانشجویان را متهم کنید که چرا در این روز در اینجا نشستهاید و در مورد سرنوشت خود بحث میکنید».
او همچنین به مسئله بسیج و انتخابات پرداخت و گفت: «بسیج زمان جنگ، مظهر عظمتها و فداکاریها بود و قشرهای مختلف در آن حضور داشتند. اگر میخواهیم آن سرمایه عظیم حفظ شود باید به سمت آن ارزشها برگردیم. یعنی اگر بسیج میخواهد منزلت خود را در بین مردم حفظ کند باید از مردم دفاع کرده و فراتر از جناحها حرکت کند و اگر مثلا به کسی در خیابان ظلم میشود از او دفاع کند و به این نگاه نکند که مثلا آن شخص ریش دارد یا نه».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: «امام (ره) نه تنها بسیج بلکه همه نیروهای نظامی را از ورود به سیاست منع کردند. بسیج باید فراتر از جناحها حرکت کند و نگران سلامت صندوقها باشد و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، رای آنها برای کسی آشکار نباشد و از کسی حمایت نکنند. مگر بسیج مدافع نظر رهبری نیست؟ پس این بحثها که از فرد خاصی حمایت میکند به صلاح مجموعه نیست».
مهندس موسوی درباره مشکلات مختلف دانشجویان در سالهای اخیر گفت: «دانشگاه باید مستقل باشد و نگاه امنیتی باید از روی دانشجو و استاد برداشته شود. نباید دانشجوی ستارهدار داشته باشیم و همچنین
نباید استاد بازنشسته به دلایل سیاسی داشته باشیم. دانشجویان باید آزادی بیان و آزادی پس از بیان داشته باشند».
در ادامه این جلسه یکی از دانشجویان مسئولیت مهندس موسوی را در انقلاب فرهنگی جویا شد؟ که او عنوان کرد: «این سوال غیرمستند است. قرار بر این بود که سوال یک دانشجو که فرهیخته و تحصیلکرده است دقیق باشد. نباید مسائل مختلف را با هم آمیخته کنیم و از آن وسیلهای بسازیم برای این که تاریخ را مخدوش کنیم».
مهندس موسوی اظهار کرد: «زمانی که انقلاب فرهنگی شد من هیچنوع مسئولیتی نداشتم و این مساله زمانی اتفاق افتاد که من هنوز نخستوزیر نشده بودم. البته قصد تایید یا رد مساله انقلاب فرهنگی را ندارم، بلکه مساله انقلاب فرهنگی در شرایط خاص اول انقلاب به فرمان حضرت امام (ره) و توسط جمعی از دانشجویان انجام شد؛ آقای باهنر، شمس آلاحمد، سروش و برخی افراد دیگر بر اساس فرمان امام (ره) این کار را صورت دادند».
او در پاسخ به ادعای یکی از دانشجویان بسیجی راجع به نشست موسوی با اعضای جبهه ملی گفت: «بحث نشست و برخاست من با جبهه ملی یک دروغ محض است و شما در اینجا یک دروغ روشن را بیان کردید. من به شما که امروز مشکی به تن دارید میگویم لباس قرمز بپوش ولی دروغ نگو».
عضو مجمع تشخیص مصلحت همچنین در پاسخ به یک سوال تکراری از پیش تعیین شده از سوی طیفی خاص دیگر راجع به استفای ایشان نیز افزود: «بارها این سوال را از من پرسیدهاند و دلیل مطرح کردن این پرسشها طبیعی است؛ چرا که منظورشان این است که من در یک شرایط حساس استعفا کردهام و باز هم این کار را تکرار خواهم کرد. در واقع اینها میخواهند وارد صحنه نشوم. من در سختترین دوران انقلاب یعنی در دوران دفاع مقدس افتخار خدمتگزاری به ملت را داشتم و فقط یک بار استعفا دادم. دیروز هم این سوال را از من در یزد پرسیدند؛ ظاهرا هم سوالات دوستان در همه جا میچرخد».
نخستوزیر کشورمان در دوران دفاع مقدس تاکید کرد: «زمانی که به این نتیجه رسیدم که نمیتوانم وظایف قانونی خود را به طور کامل انجام دهم استعفا کردم و امام (ره) موافقت نکردند و بعد هم که بر سر کار برگشتم، امام (ره) تا آخرین