زن جوان وقتی نتوانست با کار همسرش که یک خواننده پاپ بود کنار بیاید، با بخشیدن مهریهاش از وی طلاق توافقی گرفت.
این زن جوان که به همراه همسر و فرزندش در شعبه 268 دادگاه خانواده حضور یافته بود در تشریح ماجرای ازدواجش به قاضی عموزادی گفت: چند سال قبل وقتی به یک مراسم عروسی رفته بودم با همسرم که یک خواننده پاپ مشهور بود آشنا شدم.
او در این مراسم به من پیشنهاد دوستی داد و من هم پذیرفتم و به این ترتیب آشنایی ما آغاز شد. 3 ماه از آشناییمان گذشته بود و ما در این مدت بهشدت به یکدیگر وابسته شده بودیم که همسرم به من پیشنهاد ازدواج داد و من هم به خاطر علاقهای که به او پیدا کرده بودم به پیشنهادش جواب مثبت دادم و به این ترتیب به عقد یکدیگر درآمدیم اما من به این مسئله که شهرت او چقدر زندگی را برایمان سخت میکند فکر نکرده بودم.
زن جوان در ادامه گفت: بعد از گذشت یک سال تازه متوجه شدم که زندگی با او چقدر سخت است، بیش از همه تلفنهایی که به او میشد آزارم میداد، علاوه بر آنکه رفتن به مجالس مختلف باعث شده بود او توجه زیادی هم به زندگی مشترکمان نداشته باشد و به همین خاطر با یکدیگر اختلاف پیدا کردیم.
آقای قاضی! به دنیا آمدن فرزندمان هم تاثیر زیادی بر زندگی ما نداشت، هر روز از لحاظ عاطفی و فکری از هم دورتر میشدیم و سرانجام تصمیم گرفتیم که بهصورت توافقی از یکدیگر جدا شویم.
در ادامه جلسه دادگاه خواننده پاپ بعد از شنیدن اظهارات همسرش به قاضی عموزادی گفت: من به خاطر شرایط کاریام باید هر روز کارهای جدیدتری ارائه دهم و به این خاطر وقت زیادی برای کارهای هنریام میگذارم، علاوه بر آنکه نمیتوانم به خاطر زندگی شخصیام نسبت به طرفدارانم بیتفاوت باشم و آنها به من زنگ میزنند، روزی که از همسرم درخواست ازدواج کردم او میدانست که من یک خواننده هستم اما او پیشنهاد ازدواجم را پذیرفت ولی حالا که برای جدایی به توافق رسیدهایم من هم مخالفتی ندارم.
قاضی عموزادی با شنیدن اظهارات این زوج جوان که صاحب یک فرزند خردسال بودند از آنها خواست تا با فراموشکردن دوران گذشته، زندگی جدیدی را به خاطر فرزندشان شروع کنند اما زن و شوهر جوان حاضر به ادامه زندگی با یکدیگر نبودند و به همین خاطر قاضی عموزادی با توجه به درخواست این زوج اقدام به صدور رای طلاق توافقی کرد.
قاضی عموزادی در ادامه با هشدار به دختران و پسران جوان گفت: عشقهای زودگذر باعث جدایی میشود. در این پرونده زوج جوان قبل از اینکه بتوانند به درستی در مورد آیندهشان تصمیم بگیرند، اقدام به ازدواج کردهاند که صدمه این ازدواج بیش از همه به کودک آنها وارد میشو
در برخی از جوامع غربی احتراز کامل آقایون از ارتباط جنسی در زمان تجرد مسئله چندان مهمی محسوب نمی شود، اما باکرگی یک خانم هنوز هم در میان برخی از افراد به ویژه آسیایی ها و افرادی که قدری محافظه کار هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است. اما باکره به چه کسی گفته می شود؟ کافی است این سوال را از یک مرد بپرسید تا او هم به سرعت به شما پاسخ دهد که باکره دختری است که پرده بکارت او دست نخورده باقی مانده باشد و در اولین تجربه جنسی خونریزی داشته باشد.
با یک چنین طرز تفکر مردانه ای می توان نتیجه گرفت که معیار سنجش باکرگی یک دختر خانم برای این افراد صرفاً پرده بکارت است. متاسفانه یکی از تصورات غلط رایج در میان آقایون هم این است که فکر می کنند اگر پرده بکارت خانمی از بین رفته باشد، نمی توان به چشم یک دوشیزه به او نگاه کرد، همچنین بر این باورند که اگر خانم در اولین جلسه ارتباط جنسی مقدار کمی خونریزی نداشته باشد، دختر نیست و قبلاً ارتباط جنسی را تجربه کرده.
اخیراً تحقیقی در مورد مقوله بکارت و تاثیر آن بر ازدواج انجام گرفته که در آن 150 پاسخگر مذکر جوان شرکت داشتند. سوال به این شرح بود: "اگر در شب اول عروسی متوجه شوید که همسرتان باکره نبوده ،چه عکس العملی از خود نشان می دهید؟ آیا او را ترک می کنید یا خیر؟ چرا؟" و نتیجه آماری پاسخ ها نیز به قرار زیر بود: " 138 نفر یا 92% از پاسخگران اظهار داشتند که همسر خود را ترک می کنند، زیرا انتظار داشته اند که همسرشان باکره باشد و تنها 12 نفر یا 8% اظهار داشتند که خوشبختانه به زندگی خود ادامه می دهند چراکه یاد گرفته اند یک چنین موقعیتی را درک کرده و آنرا بپذیرند. در این میان 2 نفر از 12 نفر فوق گفتند که با پافشاری از او می خواهند بگوید که چه کسی این کار را با او انجام داده است.
در حال حاضر تعداد نوجوانانی که در سنین پایین رابطه جنسی را تجربه می کنند، کم نیست. بسیاری از جوانان صرفاً به دلیل تصورات آزادی خواهانه و یا غربی دست به چنین کارهایی می زنند و به پیروی از آن طرز لباس پوشیدن، موسیقی، نوع غذا خوردن، و سایر عادات خود را با آن مطابقت می دهند.
برای حفظ عدالت آقایون هم باید به این نکته توجه داشته باشند که وجود پرده بکارت تنها مدرک اثبات باکرگی دخترها نیست و باید بپذیرند که تا زمانیکه خانم ارتباط جنسی نداشته باشد، باکره است. برخی از خانم ها حتی خونریزی کم را هم در حین اولین ارتباط جنسی خود تجربه نمی کنند و این ممکن است به دلیل نوع خاص پرده آنها باشد و یا اینکه بکارت آنها قبلاً به دلایل دیگری نظیر: تصادف، فعالیت های شدید فیزیکی، دوچرخه سواری، اسب سواری، ژیمناستیک، و کاراته و خیلی چیزهای دیگر از بین رفته باشد.
چنانچه از خانمی در مورد بکارتش سوال نمودید و او پاسخ داد که باکره است، با وی با کمال احترام برخورد نموده، پاسخش را پذیرفته و دیگر هیچگاه سوال خود را تکرار نکنی
دوست و شریک سابق گلزار می گوید وی لیاقت کارهایی را که برایش کرده است نداشته است!
به گزارش «شفاف» حمید جاوید، آرایشگر و شریک سابق محمدرضا گلزار، از این بازیگر گلایه می کند و می گوید: دیگر به مدل موهای محمدرضا گلزار کاری ندارم.
بنابرگزارشی که "ایران دخت" منتشر کرده است روزهایی که گلزار هنوز به شهرت نرسیده بود حمدرضا گلزار زمانی به آرایشگاهی میرفت که حالا خیلی از چهرههای سینمایی و ورزشی برای اصلاحموی سر به آنجا میروند. آن آرایشگاه متعلق به حمید جاوید بود که درست سرکوچه این سوپراستار برپا بود.
این نشریه در ادامه می نویسد: بعد از این ماجرا صاحب آرایشگاه به واسطه گلزار با بازیگران زیادی آشنا شد که آنها کمکم به مشتری آرایشگاه تبدیل شدند. اما این موضوع هم به دوستی گلزار و جاوید صدمهای نزد و حتی آنها به فکر شراکت افتادند. آنها در خیابان گاندی آرایشگاهی افتتاح کردند که در حال حاضر بسیاری از چهرههای ورزشی و سینمایی به آنجا میروند.
اما ظاهرا اختلاف این دو از آنجا شروع می شود که جاوید به فکر افتتاح آرایشگاه بزرگتری می افتد.
جاوید که وارد شرح جزئیات اختلاف خود با گلزار نمی شود در این خصوص می گوید: «خیلی وقت بود که با او کار میکردم. او میدانست که میخواهم یک مکان بزرگتر برای آرایشگر در نظر بگیرم. ولی یک کارهایی کرد که مناسب نبود.»
وی در ادامه می افزاید: «12 سال کارهایش را انجام دادم. موهایش زمانی که بلند بود، 4 ماه وقت برای کوتاه کردن موهایش اِتود زدم. بعد همه دیدند که چه مدل موی خوبی درآمد و به محبوبیتش لطمهای وارد نشد. اما حالا میفهمم که گلزار لیاقت این کارها را نداشت.»
شریک سابق گلزار در ادامه می گوید: «به نظرم ایشان به درد این سیستم نمیخورد. یعنی گلزار لیاقت این کارها را ندارد. او نمیتواند در یک همچین دنیایی زندگی کند. نمیتواند ایدهآلیستی باشد و دیدید که بعد از اینکه با هم قطع رابطه کردیم، افت کرد. در فیلم «مجنون لیلی» دیگر من کاری به مدل موهایش نداشتم و به نظرم خیلی تغییر کرده و خوب نبود. تا حالا سکوت کردم، ولی الان میخواهم از حقانیت خودم دفاع کنم