: دختری که با یک پیامک اشتباهی با شوهرش آشنا شده و با او ازدواج کرده بود، با بخشیدن مهریه اش از دادگاه تقاضای طلاق کرد.
نگار زن 22 ساله که برای جدایی به دادگاه خانواده مراجعه کرده بود، وقتی در برابر قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 قرار گرفت، ماجرای زندگی اش را تعریف کرد.
وی گفت؛ یک سال پیش به طور اتفاقی با شوهرم آشنا شدم. او در تهران بود و من در بیرجند زندگی می کردم. یک روز وقتی داشتم برای دوستم که روز تولدش بود پیامک می فرستادم، به اشتباه شماره وی را وارد کردم و پیامک برای شخص دیگری ارسال شد. دقایقی بعد برایم جواب محبت آمیزی رسید و برای من نوشت از پیامکم خوشش آمده است و می خواهد با من ارتباط بیشتری برقرار کند. من در چند روز اول اهمیتی به موضوع ندادم اما او دست بردار نبود.
زن جوان ادامه داد؛ چند ماه از ارتباط من و جوان غریبه که بعدها فهمیدم اسمش پوریا است، گذشت و در نهایت تصمیم گرفتیم با هم تلفنی صحبت کنیم. ارتباط تلفنی ما مدتی ادامه داشت و سرانجام پوریا گفت عاشق من شده و می خواهد با من ازدواج کند. این خواسته پوریا در حالی بود که اصلاً من را ندیده بود و نمی شناخت. من هم گفتم باید به بیرجند بیاید و از نزدیک با هم آشنا شویم.
نگار که از ازدواجش ابراز پشیمانی می کرد، گفت؛ پوریا به اتفاق خانواده اش به شهر ما آمد و از من خواستگاری کرد اما پدر و مادرم با این ازدواج مخالف بودند. آنها به من می گفتند زندگی با این پسر برایم خوشبختی به همراه نمی آورد، اما من طور دیگری فکر می کردم. من هم عاشق پوریا شده بودم و آنقدر او را دوست داشتم که فکر می کردم تنها مردی است که می توانم با او خوشبخت شوم.
سرانجام با اصرار من این ازدواج سرگرفت. من و پوریا برای آغاز زندگی مشترک مان به تهران آمدیم و همه چیز خیلی خوب شروع شد، اما بعد از مدتی متوجه شدم پوریا آن مردی نیست که من تصور می کردم و تا به حال هرچه در مورد خودش به من گفته، اشتباه بوده است. رابطه من و پوریا آنقدر تیره شد که سرانجام تصمیم گرفتم هر طور شده از او جدا شوم. از آنجایی که بر این جدایی پافشاری دارم به پوریا گفته ام اگر من را طلاق دهد، حاضرم مهریه ام را ببخشم.
نگار گفت؛ پوریا آنقدر مرا اذیت کرده است که دیگر از تلفن همراه و پیامک متنفر هستم، چون هر چه تا به حال سختی کشیده ام به خاطر پیامک اشتباهی بود که فرستادم. بنابر این گزارش قاضی عموزادی پس از شنیدن اظهارات این زن رسیدگی به درخواست او را به آینده موکول کرد.