.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

جدیدترین سری عکسهای مبارزه با بدحجابی ((خیلی جالبه-حتما ببین))

جدیدترین سری عکسهای مبارزه با بدحجابی 

 

 

 

 

 

تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم  

 

حتما از ادامه مطلب هم دیدن کنید چون خیلی جالبه .  

ادامه مطلب ...

عکس: جذابترین ستاره زن سال مجله تی وی گاید انتخاب شد

 

جذابترین ستاره زن سال مجله تی وی گاید انتخاب شد.




 این مراسم 24 مارس 2009 برابر با سه شنبه 4 فروردین 1388 در هتل سانست توور برگزار شد و به غیر از اوا لانگوریا پارکر که توانست در بخش زنان عنوان جذابترین ستاره زن را به خود اختصاص دهد سیمون بارکر در بخش آقایان توانست عنوان جذابترین مرد سال را به خود اختصاص دهد.
 
در سومین سال انتخاب جذابترین ستاره مرد و زن هالیوود از دیدگاه مجله TV Guide اوا لانگوریا پارکر بعنوان جذابترین بازیگر زن سال انتخاب شد.  
  تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم  

حمل ونقل از نوع 2009 ایرانی خیلی جالبه

حمل ونقل از نوع 2009 ایرانی خیلی جالبه 

 

  

 

  تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم  

توالت عمومی در ایران !!!!!!!!!!!! (حتما ببین)

توالت عمومی در ایران!!!!!!!!!!!! 
 

 

 

  تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم  

عکسی از علی دایی بعد از برکناری !

 

علی دایی بعد از برکناری ! 

 

 

  تهیه و تنظیم: مجله اینترنتی دومیم  

پاسخ مارادونا به نامه احمدی‌نژاد!!!!

به گزارش وب سایت رسمی ریاست جمهوری، اندکی پس از آنکه اعلام شد دیگه گو مارادونا، فوتبالیست سابق تیم ملی آرژانتین پیراهن خود را به آقای احمدی‌نژاد هدیه داده، رئیس‌جمهور ایران در نخستین روزهای سال جدید، در نامه‌ای رسمی خطاب به مارادونا نوشت:
جناب آقای دیه‌گو آرماندو مارادونا
سلام علیکم
از ابراز لطف آن جناب نسبت به ملت حق‌طلب و انقلابی ایران و اینجانب صمیمانه تشکر می‌کنم.
آمریکای لاتین سرزمین ملت‌های پاک، خونگرم، صمیمی و مظلوم است که تازیانه چند صدساله استکبار، زخم‌های عمیقی بر پیکر او نشانده است. ما از فشارهای سنگین سیاسی که امروز به دولت و ملت آرژانتین برای دست کشیدن از حقوق قانونی و عزت و استقلال خود و مواجه قرار دادن دولت آرژانتین با دیگر دولت‌های مستقل، آزاد و انقلابی وارد می‌شود به خوبی اطلاع‌ داریم و مطمئن هستیم که ملت خوب و دولتمردان و سیاستمداران انقلابی آن دیار همراه با سایر ملت‌های صمیمی آمریکای لاتین با وحدت و هوشمندی به مقاومت شکوهمند خود ادامه می‌دهند و بدخواهان را ناکام خواهند گذاشت. ما همواره در کنار شما هستیم و ایمان داریم که آینده از آن ملتهاست.
ما می‌دانیم که قهرمانی جوانان آن دیار در عرصه‌های ورزشی به ویژه فوتبال نشانه استعداد ژرف و ارزشمند آن ملت‌ها و فریاد علیه عقب‌ماندگی‌های ناشی از سلطه استعمار است.
ملت ایران همواره حرکت آزادی‌خواهانه و رهایی‌بخش ملت‌های آمریکای لاتین علیه استبداد و نظام سلطه را ارج نهاده و از آن حمایت نموده است. ما از اینکه شاهد اوج‌گیری روزافزون فضای بیداری، عدالت‌خواهی و استقلال‌طلبی در آن منطقه مهم از جهان هستیم خدای بزرگ را سپاسگزاریم.
یک بار دیگر از خدای متعال برای جناب‌عالی که فرد پرآوازه‌ای هستید توفیق خدمت به ملت بزرگ آرژانتین، و برای ملت‌های آمریکای لاتین به ویژه آرژانتین، پیروزی، پیشرفت و موفقیت مسألت دارم.
محمود احمدی‌نژاد

در همین راستا سایت عصر ایران در مطلبی طنز نوست:

به گزارش خبرنگار ما از آرژانتین، ساعاتی پیش، نامه‌ای از طرف مارادونا خطاب به احمدی‌نژاد به سفیر ایران در آرژانتین داده شد که عصر ایران برای اولین بار آن را منتشر می‌کند:
جناب آقا احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران
علیک سلام
نامه باحال شما در کمالات بهت و ناباوری من و ننه مارینا، واصل شد.
راستش اصلا باوراتمون نمی‌شد که واسه یه پیرهن رنگ و رو رفته ناقابل، رئیس جمهور یک مملکتی واسه ما همچی نامه‌ای بنویسه. خدا به سر شاهده وقتی همون اول‌های نامه‌تون دیدیم شمایی که رئیس جمهور یک مملکتی می‌باشین خطاب به ما نوشتین که «از ابراز لطف آن جناب نسبت به ملت حق‌طلب و انقلابی ایران و اینجانب صمیمانه تشکر می‌کنم.» اینقده ذوق زدیم که نگو. خدایی از پونزده گرم ماریجوانای توپ کلمبیایی هم بیشتر حال داد!
ننه مون هم باورش نمی‌شد. اولش هی می‌گفت: «ای دیه گوی ذلیل مرده باز چت زدی، اوهام ورت داشته؟! آخه دوازده ساله کدوم آدم درست و حسابی واسه تو نامه نوشته که حالا رئیس جمهور یه مملکتی بنویسه؟» ولی بعدنش که خود نامه با مهر و امضای شما و دفترتون رو دید باورش شد.
خدا الهی خیرتون بده آقا. این ننه ما از وقتی که ما رو واسه دوپینگ از تیم بیرون انداختن و بعدش ما یه نمه پای دود و دم نشستیم و علی الخصوص اون زمونی که تو ایتالیا اون پارتی کوکائینمون لو رفت و بعد کم کم هیشکی محل به ما نمی‌ذاشت، یه روز نبود که نشینه یه گوشه و گریه نکنه و ما و رفیقامونو نفرین نکنه.
ولی وقتی که دیگه ایمون آورد که خودِ خود شما واسه ما همچین نامه‌ای نوشتین تا دو ساعت می‌خندید و ورجه وورجه می‌کرد. دل پیرزن رو شاد کردین آقا، دمتون گرم.
آقا البته از خدا که پنهون نیست، از شمام پنهون نباشه، ما که غیر از پاس و شوت و هند و تمارض و سوت و دارو و چت و الکل و کوکائین و دستبند و این حرفا چیز دیگه‌ای حالیمون نیست و از اون چیز میزای قلمبه‌ای مثل حق طلبی و استکبار و انقلاب و حقوق قانونی و عزت و استقلال که شما تو نامه تون نوشتین سردرنمییاریم ولی اگه بدونین نامه بلندبالاتون با اون حرفای کلاس بالا چه حالی داد؟! مخصوصا همچین دماغ این خوزه سوخت که نگو و نپرس.
این خوزه شوهر آبجی کوچیکمونه که مالی از کار درنیومد و به جای اینکه بزنه تو خط کوکائین و ماریجوانا و شامپاین و وینچستر و این چیزای نون و آب دار، رفت دانشگاه آق معلم شد و ای… یه جورایی خودشو واسه ما می‌گرفت.
وقتی هم شنید که رئیس جمهور یه ممکلتی به ما نامه نوشته و «آن جناب» و «جنابعالی» خطابمون کرده، بند کرد که غیر ممکنه. هی می‌گفت من حقوق بین الملل خوندم و این عبارات تو عرف دیپلوماتیکی یک معناهای کت و کلفتی داره و هیچ رئیس جمهوری نمیاد به یه فوتبالیست الکلی معتاد موادفروش از این حرفا بنویسه.
هر چی هم ننه مون و بر و بچه‌ها می‌گفتن که «خوزه خر خون! خب دیه گوهم بهش پیرهنش رو داده بوده و طرف مرام داشته، ورداشته حال داده بهش» هی پوزخند می‌زد و می‌گفت شماها نمی‌فهمین عرف دیپلوماتیک چیه و غیر ممکنه که نماینده رسمی یه کشوری همچین کاری بکنه، اونم واسه یه پیرهنی که دیگه هیچ آبرویی واسش نمونده.
علی الخصوص وقتی بهش گفتن رئیس جمهور مملکت «ایران» یه همچی نامه‌ای واسه ما نوشته، یه عالمه خندید و گفت غیر ممکنه که رئیس جمهور یه کشوری که توش کشیدن ماریجوانا و عرق خوری ممنوعه و حتی جوونای خودشون رو واسه آستین کوتاه و چندلاخ مو دستگیر می‌کنن، ورداره واسه این دیه گوی دودیِ دائم الخمر همچی چیزی بنویسه!
دیگه از کوره داشتیم درمی‌رفتیم و نزدیک بود باز شیشه آب شنگولی رو تو ملاجش بشکونیم که ننه مارینامون رفت نامه شما رو از لای کتاب دعای اسرار فیلیپیش آورد و داد دست خوزه. کاش بودین و میدیدن قیافه خیط و پیت این بچه خر خون فامیل مارو. چشاش از کاسه زده بود بیرون. هی می‌خوند و هی می‌گفت غیر ممکنه! هی می‌خوند و می‌گفت غیر ممکنه!
ولی مگه از رو رفت این بچه پررو؟ آخر ورداشته می‌گه این نامه اشتباهی واسه دیه گو اومده. بعدش هم که من گفتم «خیلی هم خوب اومده بذار در چاله رو»؛ بچه پررو گفت: «اگه راست می‌گین یکی تون بگه معنی این جمله چیه؟ "ملت ایران همواره حرکت آزادی‌خواهانه و رهایی‌بخش ملت‌های آمریکای لاتین علیه استبداد و نظام سلطه را ارج نهاده و از آن حمایت نموده است. ما از اینکه شاهد اوج‌گیری روزافزون فضای بیداری، عدالت‌خواهی و استقلال‌طلبی در آن منطقه مهم از جهان هستیم خدای بزرگ را سپاسگزاریم."»
ننه مارینا گفت منظورش اینه دیه گو آخرش رفیقای بدشو ول می‌کنه.
آبجی کاترینا گفت یعنی آرژانتین خیلی فوتبالش بهتر از آلمانه.
عمو کارلوس که سه بار هم دوا برده مصر و اون طرفها رو خوب میشناسه گفت معنی اش اینه که عربها آدمهای خوبی ان و اسرائیلی‌ها بد هستن!
پسرعمو کارلوس گفت نه بابا دیه گو رو دعوت کردن بره اونجا مربی تیم فوتبالشون بشه.
زن دائی آرماندو هم زد زیر خنده و گفت این طفلی که نا نداره تا سر کوچه بره دواشو بگیره…
و منم که سرم گرم بود شیشه آب شنگولی رو کوبیدم تو سر خوزه خر خونه!
آقا جاتون خالی خیلی حال داد. یعنی خیلی حال دادین. واسه یه پیرهن ناقابل که همه می‌گفتن اه اه بوی کوکائین می‌ده، اینقده حال و پسته و زعفرون و گز دادین. قربون مرامتون آقا که مثل این آدمای ندید بدید اهل کلاس گذاشتن و به قول این خوزه، "عرف دیپلوماتیک" و این حرفا نیستین. به جان شما نباشه به جان خودم من ایندفعه سفیرتون رو ببینم شلوارم رو هم تقدیم می‌کنم.
فدای مرام داش احمدینو
دیه گو، عالیجنابِ بعد از این
به نقل ازسایت خبری  تابناک

بازگشت گلشیفته فراهانی به ایران در عید نوروز

 

گلشیفته فراهانی با اکران نوروزی فیلم سینمایی “درباره الی” راهی ایران می‌شود تا به فعالیت خود در سینمای ایران ادامه بدهد. گلشیفته فراهانی در نشست مطبوعاتی “درباره الی” در برلین اعلام کرده بود با پاسپورت ایرانی از کشور رفته و با همان پاسپورت قصد دارد به ایران بازگردد. این سخنان نشان از آن داشت که بازیگر جوان سینما تمایلی به ماندن در خارج و ادامه بازیگری در سینمای اروپا و هالیوود به شرط ترک سینمای ایران ندارد.
رفتن فراهانی از ایران و بازی او در فیلم سینمایی ” مجموعه دروغ‌ها ” و در نهایت خبرهایی که در حاشیه این اقدام‌ها منتشر شد، اتفاقی غیر منتظره برای دست ‌اندرکاران فیلم سینمایی “درباره الی” بود. این فیلم که در چارچوب کاملاً‌ قانونمند سینمای ایران تولید شده بود، به دلیل شرایطی که برای فراهانی به وجود آمد در تعلیق قرار گرفت البته در همان مقطع جناح‌هایی که معمولاً انتقادهایی را متوجه بخش‌های مختلف سینما می‌دانند از جمله هیئت اسلامی هنرمندان یا مشاور رئیس جمهوری در امور هنری موضعگیری چندان منفی در این مورد نکردند. اینها نوید بخش برخوردی منطقی‌تر با اتفاق رخ داده بود.
حضور فیلم در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر و از همه مهمتر نامزدی آن در رشته‌های مختلف و در نهایت کسب چند جایزه از جمله دو جایزه مهم بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه مردم، نشان داد موضعگیری‌ها نسبت به چهارمین فیلم اصغر فرهادی رو به تعدیل است.
“درباره الی” با موفقیت در جشنواره فیلم برلین و بردن خرس نقره‌ای بهترین کارگردان، بیشتر از حواشی که در مورد آن مطرح می‌شد فاصله گرفت. در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر هم رسول صدرعاملی در بخش بزرگداشت خود یادی از گلشیفته کرد و گفت: همین دیشب صحبت این بود که با سفر همکارانمان به جشنواره برلین، دختر کوچک سینمای ایران را به وطن بازگردانیم.
پس از این اظهارات صدرعاملی بود که فراهانی در نشست مطبوعاتی “درباره الی” در برلین اعلام کرد با پاسپورت ایرانی از کشور رفته و می‌خواهد با پاسپورت ایرانی به وطنش بازگردد. موضعگیری مثبت جواد شمقدری درباره بازگشت گلشیفته به ایران نشان از برطرف شدن بسیاری از اخبار و حواشی به وجود آمده دارد.
مشاور هنری رئیس جمهوری حدود 20 روز قبل اعلام کرد بازگشت گلشیفته را به ایران بدون مانع می‌داند. با توجه به حمایت رئیس جمهوری از اکران “درباره الی” در جشنواره و موفقیت‌های داخلی و خارجی فیلم و از سوی دیگر نظرهای مثبت در مورد بازگشت فراهانی، می‌توان امیدوار بود همزمان با اکران نوروزی “درباره الی” این بازیگر جوان و مستعد به ایران بازگردد.

__________________

عیدی عجیب شهرداری مشهد به شهروندان

قدیم تر ها که بچه بودم موقعی که سال میخواست تحویل بشه تلویزیون رو که روشن میکردی دقیقه به دقیقه اعلام میکرد که چقدر مونده به تحویل سال نو و در دقایق اخر هم صدای  تیک تاک ساعت و جمع شدن خانواده دور هم و زل زدن به صفحه تلویزیون و دعا خوندن و هی اعلام میکرد سی ثانیه تا تحویل سال نو… بیست ثانیه و ما دلمون همینجور گروپ گروپ میزد و یهو صدای بلند شلیک توپ و اغاز سال یکهزار و سیصد و فلان و نوای شور انگیز دهل و سرنا و ماچ و بوسه و تبریک….!

اما امسال هیچ از این خبر ها نبود …! خونه خیلی از اقوام هم اصن نفهمیده بودن کی سال تحویل شده …! اینقدر لوس و بی مزه و یخ سال تحویل رو برگزار کرد این تلویزیون وامونده که اصلا انتظارش رو نداشتم…! بقول مادر بچه ها که میگفت یَخ کُنَن الهی با این سال تحویلشون…! از خونه که زدیم بیرون دیدم کارگر های شهرداری دارن پرده هایی رو تند تند به ستون برق ها وصل میکنن…! جلوتر که رفتم دیدم نوشته عیدی شهرداری به شهروندان محترم مشهدی ایجاد ارامستان به مساحت ۱۸۰ هکتار و خرید ۳۰ دستگاه نعش کش برای رفاه حال اموات و خانواده های داغدار … خانومم پرسید ارامستان چیه؟ پارکه…؟ گفتم نه بابا…! به قبرستون میگن ارامستان…! گفت یعنی شهرداری قبرستون و ماشین نعش کش عیدی داده …؟ گفتم بعله دیگه …اونم عکس حاجی فیروز که کنار یه ادم مسن با دسته گل ایستاده تا بمیره ببرنش قبرستون جدید…!

حالا شما تصورش رو بکنید مثلا به عیدی یه نفر برید براش تابوت ببرید یا یه کفن فرد اعلا یا حواله یک فروند قبرجا در محل مناسب …! اخه شهردار محترم ادم به مردم قبرستون عیدی میده…؟ نوید خرید ۳۰ دستگاه نعش کش میده…؟ اونم توی فصل بهار که باید از تحول و تحرک و زندگی و سبزی و شادی حرف زد…! کاش زیر اون پرده ها مینوشتین شهروندان مشهدی در سال نو با قبرستان نو و ماشین های مرده کشی نو دغدغه مردن نداشته باشید…! راحت بمیرید عزیزان… ! شهرداری در خدمت شماست…!

(حرفهای یک شهروند مشهدی)