بعضی آدمها از تمام زیباییهایی که برای خود ساخته اند، چماقی درست کرده اند که هر روز و شب آن را به سر خودشان می کوبند. یا آن چنان با عجله حرکت می کنند که زیباییهای اطراف شان را نمی بینند و باز از زندگی و زمین و زمان گله دارند . در حالی که این خود ما هستیم که زندگی و جهان پیرامونمان را خراب کرده ایم .
قانون وضع می کنیم که راحت تر زندگی کنیم ولی همین قانون گاهی چنان بد وضع شده که بلای جان مان می شود . کار می کنیم که احساس لذت بخش مفید بودن نصیبمان شود اما همین کار ما را از زندگی باز می دارد . برای تفریح وارد یک سایت دوستی یا معرفی کتاب عضو می شویم و خود را درگیر مسابقه ی « کی از همه بهتره » یا « دوستای کی از همه بیشتره » یا « کتابای کی از همه بیشتره» می کنیم و این گونه احساس لذت و خوشحالی را از خود دریغ می کنیم . اگر کمی آرامش داشته باشیم ، اگر خود را درگیر بازیهای بیهوده نکنیم ، زندگی زیباست .
راستی ، چرا ما آدمها این گونه هستیم ؟؟؟؟