در سراسر دنیا شهرها و کشورهایی وجود دارند که علاوه بر طبیعت زیبا، در آنها ناظر قدرت انسان در ساخت آسمان خراشهای عظیم، ابزار، ماشین و غیره خواهید بود. ولی کشوری که میخواهم از تجربه سفر به آن برایتان بگویم برای من مفهوم دیگری از یک کشور آفریقایی داشت. من در سفر کوتاهی که به این کشور داشتم به چنان تجربه ای دست یافتم که جز قدرت خالق هستی از هیچ چیز دیگری خبر نمی داد. در این نوشته سعی کرده ام به ترتیب روزهایی که در این کشور بودم به تشریح این کشور زیبای آفریقایی بپردازم. پس ابتدا از ژوهانسبورگ شروع می کنم.
به گزارش «شفاف» مهناز افشار بازیگر سینمای ایران در سفرنامه ای که از سفر آفریقایی خود برای نشریه "مشق آفتاب" نوشت به بیان جذابیت های آفریقای جنوبی پرداخت.
وی در این سفرنامه نوشته است: ژوهانسبورگ مرکز آفریقای جنوبی است. با ناحیه ای وسیع و طبیعتی که تمام رنگ های دنیا را یک جا در خود جمع کرده است. شهری با ترکیبی از معماری مدرن و کهن آفریقایی. در این شهر اکثر هتلها و خانه های شیک و زیبای آن در حومه واقع شده اند. این اتفاق به این خاطر است که ژوهانسبورگ شهری ناامن، تعریف شده است که داخل آن تنها سیاه پوستان حق اقامت دارند. کلیه رنگین پوستان و سفیدها و توریستها در حومه شهر ساکنند. حومه این شهر تماما به صورت تپه ماهور است و فضای سبز بسیار انبوه و اتوبانهای چندطبقه و اتومبیلهای بسیار تمیز و مدل بالا آن را در تصرف خود دارد. خانهها عموما به صورت تک طبقه و ویلایی ساخته شده و مجموعهای از کلیه رستورانهای بین المللی با نام نلسون ماندلا، در آن جا واقع شدهاند، که همه حکایت از وضع مالی بسیار خوب ساکنین این حومه شهر دارد. توصیه میکنم اگر گذرتان به این کشور افتاد هرگز چشیدن طعم واقعی غذاهای کشورهای مختلف را در رستورانهای ماندلا از دست ندهید.
گلد ریف سیتی
معدن طلای «گلد ریف سیتی» نیز در حومه ژوهانسبورگ واقع شده است. تا 3 سال پیش، همچنان از این معدن طلا استخراج می شد اما حالا پس از پایان منابع آن، به عنوان یک مرکز توریستی مورد بهره برداری قرار گرفته است. «گلد ریف سیتی» مانند یک شهرک سرگرمی و بازی طراحی شده و امکانات مختلفی دارد: وسایل بازی کودکان، باغ وحش، محل اجرای رقص بومی، مغازههای صنایع دستی، رستوران و از همه مهمتر معدن و مراحل استخراج طلا و سپس ساخت شمش طلا.
برای بازدید از معدن طلا ابتدا باید به یک کلاه ایمنی و چراغ قوه مجهز شوید. بعد که توسط یک آسانسور بزرگ به عمق 260 متری زیر زمین رفتید، تازه معنی مرگ و زندگی را یک جا تجربه می کنید. فضای درون معدن، به همان صورت گذشته حفظ شده است. حتی ابزارآلات و وسایل و نقشههای گذشته نیز در آن به چشم می خورد. درون غار را با یک صدای 3 بعدی که شامل چکچک قطرات آب و کوبیدن تیشه به سنگ وریزش سنگها است تا حد امکان، به صورت معدن فعال شبیه سازی کرده اند. در گوشه کنار آن هم مجسمههای کارگران در حال کار دیده میشوند. در این مکان هوا خنک و رطوبت بالاست و روی دیوار و سنگها محل رگههای طلا با رنگ قرمز نشانه گذاری شده است. از آنجایی که خطر طغیان آب هم وجود دارد، با پمپهای آب در هر یک ساعت، چهارهزار لیتر آب را از معدن خارج میکنند. در جایجای معدن تیرکهای چوبی و بعضا آهنی به عنوان «شمع» برای نگهداری سقف و دیوارهها تعبیه شده است . برای ایمنی بیشتر در صورت قطع برق و آسانسور پلههای اضطراری وجود دارد که البته شامل هزاران پله است. راهنمای تور توضیح می دهد که از هر یک تن سنگ طلا تنها 4 گرم طلای خالص بدست میآید که همین موضوع نشان دهنده علت گرانی آن است. بعد از کانادا و استرالیا، آفریقای جنوبی سومین کشور تولید کننده طلا در جهان است.
پس از بازدید از معدن به محلی راهنمایی می شویم که مراحل استخراج، ذوب و ساخت شمش طلا را به ما نشان می دهد. کوره ذوب 1300 درجه سانتیگراد حرارت دارد تا طلا در آن ذوب شود.
در خروجی غار، به سمت مراکز خرید و صنایع دستی باز می شود. مجسمه ها، ظروف و قابهای چوبی، سنگی، مسی انواع حشرات قاب گرفته شده، گردن بند و دستبندهای بدل بسیار زیبا، سنگهای نیمه قیمتی و ظروف حصیری، ناخودآگاه تو را برای یک خرید حسابی وسوسه می کنند. با خروج از مرکز خرید، یک گروه رقص بومی با لباسهای شاد و زیبای محلی با سازهای کوبهای و بسیار مهیج با یک رقص اصیل آفریقایی از مهمانان پذیرایی می کنند و در آخر نیز با تکتک توریستها با روی گشاده عکس یادگاری میگیرند.
سابی سابی
یکی از هیجانانگیزترین لحظات سفر به آفریقای جنوبی، زمانی است که برای دیدن جنگلهای انبوه و صعبالعبور و حیوانات وحشی که تا پیش از این فقط در فیلمها و عکسها دیده ایم، با هواپیمای ملخ دار به قلب جنگلهای خیره کننده آفریقا پرواز می کنید. اما هیجان انگیزتر زمانی است که سوار بر جیپهای باز به قصد دیدن حیوانات به دل جنگل می روید. جنگلبانها لحظه به لحظه، با رادار محل رویت حیوانات وحشی را گزارش میدهند و ماشینها سریع به طرف محل مورد نظر میروند. بعضی از حیوانات، ممکن است روزها و روزها رویت نشوند ولی اگر شانس با شما همراه باشد آن وقت لحظه دیدن یک شیر جوان، یا گله زرافه ها و یا یک پلنگ تنها و یا یک گله فیل وحشی، گلهای گوره خر، گراز، بوفالو، کرگدن، گوزن، آهو و موشخرما در چند قدمیات،حس غریبی دارد. مجبوری سکوت کنی و ناباورانه با نگاهی عمیق برای یک عمر توشه برداری که این اتفاق نادر هرگز تکرار نمی شود. اینجا حیوانات غریبه نیستند بلکه این جا تویی که مهمانی و باید رسم ادب را به جای آوری.
دماغه امیدنیک
برای من دماغه امیدنیک، ته دنیا محسوب می شود. جایی که اقیانوس آتلانتیک با اقیانوس هند تلاقی می کند. در قدیم نام این محل دماغه سنگ بود. در آن زمانها به دلیل این که چندین و چند کشتی در این محل غرق شده بود فکر میکردند این محل آخر دنیاست و دریانوردان از آن به شدت هراس داشتند. اما بعدها فهمیدند که این محل دو اقیانوس را به هم میرساند. بنابراین نام زیبای دماغه امیدنیک را بر آن گذاشتند. بالای این محل بناهای یادبودی ساخته شده است که کشتیها از روی حد فاصل آن میفهمند کجا خطر به گل نشستن وجود دارد. به هر حال این بخش از آفریقایجنوبی، بسیار زیبا و عجیب است به خصوص دیدن پنگوئنهای شیطان در این کشور گرمسیری. بخشی از این محل به پرورش پنگوئنها اختصاص یافته است. حیواناتی تنبل و بامزه که من همیشه تصور دیدنشان را در قطب داشتم.
کیپ تاون
نزدیک شهر کیپ تاون می شویم. مدخل ورودی شهر بسیار فقیرانه است اما وارد که میشویم ناگهان چهره شهرعوض میشود. شهری ساحلی با چهرهای کاملا اروپایی. دریایی مرجانی با شنهای سفید و ساحل اقیانوس هند یکی از فراموشنشدنیترین صحنه ها را برایت ایجاد میکند. این شهر بیشتر ساکنیناش سفیدپوستهای آفریقایی هستند که در میانشان متمولین اروپایی نیز دیده میشود. اینجا ساحل دریا نیز مانند هتلها ستاره بندی شده است. در این سواحل احتمال ورود کوسه وجود دارد. بنابراین پستهای نگهبانی برای دیدن کوسه ها گذاشته شده است که با مشاهده اولین خطر، پرچم سیاه رنگی بر ساحل به اهتزاز در میآید.
به عنوان اولین محل تفریحی در شهر کیپ تاون، سوار قایقهای بزرگ شده و به دیدن جزیره فوکها میرویم. جزیره فوکها در وسط دریا واقع شده و در آنجا صدها فوک دریایی زندگی میکنند. این حیوانات بسیار زیبا و بامزه هستند و حرکاتی آکروباتیک در کنار کشتی از خود نشان میدهند. اطراف ما شیرجه میزنند، میرقصند و معلق میزنند.این جزیره صخرهای از حضور این حیوانات سیاه شده است.
سپس به سراغ محل پرورش و نگهداری شترمرغها میرویم. حیواناتی بسیار عظیم و جالب. هر تخم آنها نیمرویی برای ۱۷ نفر فراهم میکند!!! میگویند گوشت لذیذی نیز دارد. این حیوانات در زمان رواج جنون گاوی توانستند منحصرا گوشت تمام اروپا را تامین کنند. یکی از زیباترین صنایع دستی آنها تخم شترمرغ تزیین شده است که روی آن نقاشی کرده و برروی پایه هی چوبی قرار میدهند. شما میتوانید دستتان را باز کرده و به این حیوان عظیمالجثه غذا بدهید به شرطیکه کف دست کاملا باز باشد وگرنه مورد حمله نوک قوی این حیوان قرار میگیرید .
سانسیتی
سانسیتی. شهر رویا. شهر خواب و خیال. شهربازی و سرخوشی و فارغ بودن از این جهان. انگار در دنیای دیگری هستی. دنیای کودکی، دنیای افسانههای خیالی، دنیای بازیهای کودکانه. سانسیتی در واقع یک شهر نیست بلکه یک مجتمع بسیار بزرگ توریستی است که در یک پروژه عظیم به صورت یک شهرک تفریحی در آمده است.
سانسیتی طبق باورهای قدیمی یک شهر مسکونی در ۲۰۰۰ سال پیش بوده که خود تاریخ و تمدنی داشته است اما بر اثر زلزله و فوران کوه آتش فشان مدفون گشته است. ۵۰ سال پیش یک جهانگرد باقیماندههای این شهر را کشف کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد. به همین دلیل محلی را به صورت خرابههای گذشته ساختهاند که نمادی از آن شهر قدیمی است. هر ساعت یک بار یک زمین لرزه مصنوعی ایجاد میکنند که زیر پایتان کاملا مشهود است و سپس از بدنه کوه و دهانه آن دودی بیرون میزند که شبیهسازی همان اتفاقات در گذشته دور است که بسیار بسیار قابل توجه و هیجانانگیز است.
پرتوریا
پرتوریا پایتخت آفریقای جنوبی است. شهری کاملا سیاسی و تجاری که کلیه سفارتخانهها و مراکز معتبر سیاسی این کشور در آن واقع شده است. پرتوریا شهری بسیار تمیز و زیباست که خاکی سرخ رنگ دارد و به طبع آن عموم خانههای آن با آجرهای سرخ رنگ بنا شده است. نوعی درخت خاص به نام جاکارانتا در کلیه خیابانها کاشته شده است که بسیار تناور و با شاخ و برگ گسترده است که وقتی غرق گل میشود تمام فضای شهر را آکنده میسازد. نام دیگر این درخت گل انار است.
اما نکته جالب در پایان این سفر مژده به فوتبال دوستان است. قرار است در سال ۲۰۱۰ جام جهانی فوتبال در کشور آفریقایجنوبی برگزار شود ولی از هم اکنون ۶۰۰۰ اتاق برای این مسابقات رزرو شده است. اگر قصد دارید فوتبال را در استادیومهای این کشور تماشا کنید باید کمی عجله کنید که همین الان هم دیر شده است. |